بازگشت

ضرورت معنا


خداوند متعال انسان را آفريده و آفرينش او عبث و بيهوده نبوده است. قرآن کريم در اين باره مي فرمايد:

«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَيْنَا لَاتُرْجَعُونَ» [1] .

آيا گمان مي کنيد که شما را بيهوده آفريديم و شما به سوي ما باز نمي گرديد».

چون «آفرينش» انسان بيهوده نيست، «آفريده خدا» نيز بيهوده گرا نيست. انسان موجودي است کمال گرا و هدفمند است که از بيهودگي، بي معنايي و بي هدفي سخت گريزان است و لذا بيهودگي و پوچي چنين موجودي را ارضاء نمي کند. براي چنين موجودي اگر زندگي معنا و هدفي نداشته باشد، زنده ماندن هم ارزشي نخواهد داشت؛ هر چند تمام امکانات زندگي براي او فراهم باشد.

به بيان ديگر آنچه موجب شکست و نا اميدي مي شود، «ناکامي در معنا يابي» است نه ناکامي در رفاه و جاه. همان گونه که انسان جسمي دارد و جاني دارد، زندگي نيز داراي دو بخش است: «مواد زندگي» و «معناي زندگي» همان اندازه که جان بر جسم برتري دارد، معناي زندگي نيز بر مواد زندگي برتري دارد. يک نويسنده آمريکايي در شرح حال خود مي گويد در مسيري حرکت مي کردم که جامعه آن را خوشبختي مي داند و همه اجزاي خوشبختي را به دست آوردم: تحصيلات بالا، شغل خوب، در آمد بالا، مسکن، وسيله نقليه و... هر چند تمام کارهايي را که جامعه براي خوشبخت شدن ديکته مي کند، انجام داده بودم اما هيچ دليلي براي ادامه زندگي نمي يافتم. نمي دانستم چرا زنده ام و چرا زنده بودنم مي تواند مهم باشد. زندگي هيچ معنايي براي نداشت. [2] اين نويسنده تا مرز خودکشي پيش مي رود ولي به ناگاه براي زندگي خود معناييي مي يابد و دوباره به زندگي بر مي گردد. معناداري زندگي يکي از نيازهاي اساسي بشر است که بدون آن حتي تأمين بودن همه نيازهاي ديگر نيز گره گشا نخواهد بود. چند سال پيش يک نظرخواهي عمومي در فرانسه صورت گرفت که نتيجه آن نشان داد 89% از شرکت کنندگان در اين نظرخواهي اظهار داشتند که انسان «چيزي» لازم دارد که به خاطر آن زندگي کند و 61% اذعان داشتند که کسي يا چيزي در زندگي آنان هست که حاضرند به خاطرش بميرند. [3] .

اين مطالعات نشان مي دهد که «معنا جويي» در اغلب انسان ها يک حقيقت و يک نياز اساسي است. هر انساني و در هر جامعه اي اگر معنايي براي حيات خود نيابد، به بن بست و نااميدي کشيده مي شود. آنچه به افراد و جوامع، پويايي، حرکت و اميد مي دهد و آنان را به قله هاي موفقيت و سربلندي مي رساند، معناداري حيات است.


پاورقي

[1] سوره مؤمنون، آيه 115.

[2] روانشناسي شادي: ص 13، با کمي تلخيص و تغيير.

[3] انسان در جستجوي معنا.