نقش انتظار
انسان در زندگي فردي و اجتماعي خود، مرهون حقيقتي به نام انتظار است و اگر از انتظار گريخته و اميدي به آينده نداشته باشد زندگيبراي او مفهومي نخواهد داشت حرکت و انتظار در کنار هم ميباشند انتظار علت حرکت و تحرک بخش است.آنچه مورد انتظار است هرچه مقدستر و عاليتر باشد، انتظارش نيز مقدستر خواهد بود و ارزش مردم را ميتوان از انتظاري که دارند سنجيد. يکي در انتظار پايان سالو اخذ گواهي و مدرکي است تا بدين وسيله کار و شغل مناسبي فراهم نمايد، ديگري منتظر سامان يافتن اوضاع مالي خويش است تاخانهاي فراهم کرده و همسري بگيرد و از تجرد و تنهايي خلاص يابد و آن ديگر منتظر ارتقا حقوقي است که مثلاً ماشين سواري يا خانهيشخصي تهيه نمايد. رژيمهاي سرمايهداري نيز منتظرند تا قدرتشان بيشتر شده و دنيا را بيشتر استعمار کنند. در هر حال همه منتظرند و اينانتظار سبب جنب و جوش آنهاست و اگر انتظار در اين دنيا از بشر گرفته شود ديگر ادامهي حيات برايش بي لذت و بي معنا است.
قل کل متربض فتربصوا؛ بگو همه منتظرند پس منتظر باشيد.
انتظار فرج امام عصر ارواحنافداه، اصليترين نقش خود را در آرامش دلهاي پريشاني که از وضع موجود در جامعهها و سيطره استعمار وهر چه محرومتر شدن ضعيفان و قتل و غارتها و مهجور ماندن معارف حقيقي اهلبيتع به ستوه آمده و در ميان امواج ياس و نوميدي غوطه ور است. در اين حال يگانه آرزوي آنان پيشوا و نور تاباني است که عالم سراسر تاريکي را به پرتو جمالش منور ميسازد و اين امرخود آرام بخش جان آنهاست. با اين اميدست که شاهراه شريعت را با گامهاي استوار در مينوردد و چون کوه در برابر مشکلات ميايستدو بدين روش زمينهاي را براي ظهور آن عزيز فراهم ميسازد. لذاست که آن حضرت در توقيع شريفي به محمد بن عثمان ميفرمايد: برايفرج بسيار دعا کنيد که آن خود فرج شماست.