بازگشت

آنکه علي به تاويل قرآن جهاد مي کند و آيات و روايات آن


دليل بيست و يکم آنکه پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم خبر داد که علي عليه السلام به تأويل قرآن با دشمنان دين جهاد مي کند خداوند در آيه ي 53 سوره ي مائده فرمايد

يا ايتها الذين آمنوا من يرتد منکم عن دينه فسوف يأتي الله بقوم يحبهم و يحبونه أذلة علي المؤمنين اعزة علي الکافرين؛ يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم ذلک فضل الله يؤتيه من يشاء و الله سميع عليم

يعني: اي گروه مؤمنين هرگاه بعضي از شما از دين خود برگردد و مرتد شود، پس بعد از اين خدا قومي را مي آورد، که ايشان را دوست مي دارد و ايشان نيز خدا را دوست مي دارند و خاشع و متواضعند نزد مؤمنين، و با عزت و غلبه اند بر کافرين. و جهاد کنند در راه خدا و خوف ندارند از ملامت ملامت کنان، اين امر فضلي است از خدا که به هر که بخواهد مي دهد و خدا شنوا و داناست.

علامه و ديگران از ثعلبي روايت کنند که: اين آيه درباره ي علي بن ابيطالب نازل شده است. و مرحوم طبرسي در تفسير فرمايد مکه: اين قوم که در آيه است، علي و اصحاب او مي باشند، که با ناکثين (اصحاب جمل) و قاسطين (اصحاب صفين) و مارقين (اصحاب نهروان) جهاد نمودند.

و اين مطلب از عمار و حذيفه و ابن عباس روايت شده است.



[ صفحه 167]



و مؤيد اين تفسير است کلام پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم درباره ي علي عليه السلام در غزوه ي خيبر که فرمود: لاعطين الراية غدا رجلا يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله.

يعني: مي دهم لوا را فردا به مردي که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول نيز او را دوست دارند.

و بعد از آن رايت را به علي بخشيد.

و هم در واقعه ي حديبيه چون پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم با مشرکين مکه عهد بستند (که آن قصه مفصل است) سهل بن عمرو با جماعتي از مشرکين خدمت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم آمدند و اظهار داشتند که: بعضي از پسران و غلامان ما در مدينه خدمت شما آمده اند و اينان واقعا بهره اي از دين ندارند، و از خدمت و کار گريخته اند؛ ايشان را به ما رد کن پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: لتنتهن يا معشر قريش أو ليبعثن الله عليکم رجلا يضربکم علي تأويل القرآن کما ضربتکم علي تنزيله.

يعني: اي گروه قريش، يا از اين اعتراضات خودداري کنيد يا آنکه خدا مسلط مي کند بر شما مردي را که بعد از من به حکم تاويل قرآن با شما جنگ کند، همچنانکه من به حکم ظاهر قرآن با شما جنگ مي کنم.

اصحاب عرض کردند: آن مرد ابوبکر است؟ فرمود لکنه خاصف النعل في الحجرة.



[ صفحه 168]



يعني: آن کسي است که در حجره نعل مرا پينه مي زند

و در آن وقت علي عليه السلام در حجره موزه ي پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را پينه مي زد

و هم در روز جنگ جمل اميرالمؤمنين عليه السلام اين آيه را قرائت کرد، و فرمود: قسم به خدا جهادي که خدا در اين آيه فرموده تا حال واقع نشده، و امروز واقع مي شود.

و در بعضي از روايات رسيده که: اين آيه درباره ي شيعيان علي است که چون اين آيه نازل شد، اصحاب سئوال کردند که: اين قوم کيانند؟ فضرب بيده علي عاتق سلمان. فقال: هذا و ذووه؛ تم قال لو کان الدين معلقا بالثريا. لنا له رجال من أبناء فارس.

يعني پيغمبر دست زد به شانه ي سلمان، و فرمود: آن قوم، همين سلمان و صاحبان و هموطنان اويند، سپس فرمود: اگر دين بين شما ضعيف شود، و مانند آن شود که از ضعف بر ستاره ي ثريا (پروين) آويزان شود. هر آينه مرداني از فارس آن را درمي يابند و آن را تازه مي نمايند.