در بيان اشاراتي که در اين دعا درج شده
دعاي ندبه زيارتي است از امام زمان (عج) ولي در آن اشاراتي است به پاره اي از عقايد ديني و وظايف مذهبي که هر چه انسان
[ صفحه 5]
با تعمقي دقيق و دقتي عميق در آن نظر نمايد بيشتر از پيشتر تا اندازه اي آن عقايد و وظايف را درک مي نمايد، و در حقيقت کتابي است از تکاليف و وظايف مذهب شيعه، و بيش از همه در مقام اثبات اين عقيدتست که هيچگاه زمين خالي از حجت نبوده و نمي باشد و دلائلي بر آن اقامه مي کند، و بالنتيجه اثبات مي کند که فعلا هم زمين از حجت خالي نيست، و آن حجت به جهت حکمتي پشت پرده غيبت و ذخيره اي است که خداوند اساس دين را به واسطه ي آن جناب حفظ فرمايد پس مي توان گفت که نظر امام (ع) که اين دعا را تعليم داده و خواندن آن را در شمار عبادات و مستحبات آورده، در واقع و حقيقت بيان آن عقايد و تکاليف بوده و مقصود اصلي را به لباس دعا و زيارت متلبس نموده تا از خطر تحريف دشمنان و تصحيف بيگانگان محفوظ ماند و آن جواهر گرانبها در اين گنجينه به يادگار بماند تا بعد از سپري شدن ايام مخالفين و طلوع ستاره تشيع شيعيان خالص براي يادآوري امام خود و استغاثه به آن جناب اين دعا را بخوانند، پس دقتي در آن نمايند و آن عقايد و وظايف را از آن به دست کنند، و راستي را در اين راه راست پيشه خود نمايند.
لذا اين بنده ضعيف بخواهش بعضي از احباء اين شرح را بر اين دعاي شريف نگاشتم و به قدر فهم کوتاه خود 30 وظيفه از آن وظايف و عقايد را استخراج و در اين کتاب درج نمودم و از آيات و اخبار به طريق اختصار براي استدلال و مطالبي به مناسبت تا مقداري
[ صفحه 6]
ضميمه آن نمودم و چون فهم تمام دقايق مندرجه ي در اين دعا متعذر يا متعسر بود به حکم مالا يدرک کله لايترک کله، و الميسور لا يسقط بالمعسور به همين 30 وظيفه اکتفا نمودم و بدين مناسبت نام آن را وظايف الشيعه نهادم
أهدت سليمان يوم العرض ديلمة
رجل الجراد الذي قد کان في فيها
ترنمت بفصيح القول و اعتذرت
ان الهدايا علي مقدار مهديها
شعر فارسي
قول من قدر من و پايه مقدار من است
حد و اندازه من مايه ي گفتار من است
همچو ران ملخي نزد سليمان از مور
بر احباب ز من شرح گهربار من است
[ صفحه 7]