سد همه درها از مسجد مگر در خانه علي
دليل هفتم سد همه ي ابواب از مسجد غير از در خانه ي علي و اينکه بر علي حلال شد در مسجد آنچه بر پيغمبر حلال بود از ابي رافع روايت شده که پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم روزي در خطبه ي خود خطاب فرمود: أيها الناس ان الله تعالي أمر موسي بن عمران أن
 
  [ صفحه 121]  
 
 يبني مسجدا طاهرا ألا يسکنه الا هو و هرون وابنا هرون شبر و شبير. و أن الله أمرني أن أبني مسجدا لايسکنه الا أنا و علي والحسن والحسين. سدوا هذه الابواب الا باب علي.
 ترجمه - اي مردم خداي تعالي امر به موسي فرمود که: بناء کند مسجدي پاک و پاکيزه و احدي در آن سکونت نکند مگر موسي و هرون و دو فرزند او شبر و شبير، و به من هم امر نموده که: بناء کنم مسجدي که احدي در آن سکونت نکند مگر من و علي و حسن و حسين، پس بايد مسدود کنيد در خانها را و از مسجد خارج کنيد مگر در خانه ي علي را.
 حمزه عرضه داشت که: در خانه ي عم خود را از مسجد خارج مي کني، و پسر عمت را در مسجد سکونت مي دهي؟ فرمود اين امر به دست من نيست، و خدا چنين دستوري فرموده است.
 ابوبکر گفت: يا رسول الله يک روزنه اي براي من بگذاريد. فرمود: نه نه، مأذون نيستم به مقدار سر سوزني باقي بگذارم.
 و از سعد بن ابي وقاص روايت شده که: پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم همه درها را از مسجد خارج نمود مگر در خانه ي علي را.
 و احدي از عامه و خاصه مخالف اين امر نيست، و اجماعي فريقين است. و سيد حميري در اين باب گفته:
 (شعر)
 
  [ صفحه 122]  
 
 
 صهر  [1]   النبي و جاره  [2]   في مسجد  
 طهر  [3]   بطيبة للرسول مطيب  [4]  
 
 سيان  [5]   فيه عليه غير  [6]   مذمم  
 ممشاه  [7]   ان جنبا و ان لم يجنب
 
 ترجمه - داماد پيغمبر (ص) و همسايه و همجوار او در مسجد پاک و پاکيزه، که واقع است در مدينه ي پيغمبر، مساوي است بر او رفتن و ماندن در آن مسجد خواه در حال جنابت و خواه بدون جنابت، و ناپسند و ناروا نمي باشد.
 اصل - ثم أودعه علمه و حکمته، فقال: أنا مدينة العلم و علي بابها؛ فمن أراد المدينة والحکمة فليأتها من بابها.
 ترجمه - پس علم و حکمت خود را بدو به امانت سپرد، پس فرمود:من شهر علم هستم. علي در وباب آن مي باشد: پس هر که اراده ي شهر و حکمت را نمايد، بايد از در آن وارد شود.
پاورقي
 [1]  صهر النبي: مبتدء. 
  [2]  و جاره: معطوف علي صهر. بعطف تفسيري. 
  [3]  طهر و مطيب: صفتان لمسجد. 
  [4]  طهر و مطيب: صفتان لمسجد. 
  [5]  سيان: خبر مقدم. 
  [6]  غير مذمم: عطف بيان. 
  [7]  ممشاه: مبتداء مؤخر والجملة الاسمية خبر للمبتداء الاول.