بازگشت

زفاف علي و فاطمه و معني بحرين در آيه قرآن


و چون زفاف ايشان فراهم گرديد، زوجات پيغمبر (ص) اشعاري مي خواندند، و فاطمه را به حجلگاه بردند، و با علي پهلوي هم نشستند، پيغمبر وارد شد، و فرمود: مرحبا ببحرين يلتقيان، و نجمين يقترنان، و اين کلام اشاره است به آيه ي 18 از سوره ي 55 الرحمن مرج البحرين يلتقيان 19 بينهما برزخ لايبغيان 20 فبأي آلاء ربکما تکذبان 21 يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان.

ترجمه - خدا رها کرد دو دريا را تا به هم برسند، به ميان دو دريا حاجز و مانعي است، تا تعدي به هم نکنند، پس اي جن و انس، به کدام از نعمتهاي پروردگار خود تکذيب مي کنيد؟ خارج مي شود از دو دريا در و مرجان.

مراد ظاهر آيات از دو دريا، درياي شور و درياي شيرين است که در ميانه ي دريا قسمتي از آب شيرين مانند آن است که برزخ و سدي مابين آن باشد، که قسمت شيرين به قسمت شور، و شور به شيرين سرايت نمي کند، و گاهي مي شود که با هم تلاقي مي کنند، و نمک که در آب شور است به آب شيرين مي رسد، و از آن توليد در



[ صفحه 116]



و مرجان مي شود، و غواصان ماهر به اين مکان هاي دريا هستند، و از آن در و مرجان بيرون مي آورند، و در بزرگتر و سفيد، و مرجان کوچکتر و سرخ است.

و بعضي گفته اند: مراد درياي آسمان و درياي زمين است و هوا برزخ و فاصله ي بين آن دو دريا است، و تا فرمان خداوند نرسد باران نبارد، و آب دريا هم تبديل به بخار نشده، بالا نمي رود ولي وقتي فرمان رسيد. باران مي بارد، و چون با آب دريا متلاقي شد، و رسيد به صدفهائي که بر روي آب درياست، از آن در و مرجان توليد مي گردد، و اين در وقتي است که، که تا چند قطره باران به صدف رسيد، صدف منقبض گردد، و الا صدف از باران زياد فاسد مي شود، و از اين روي شخص قانع را تشبيه به صدف منقبض نموده اند



کاسه ي چشم حريصان پر نشد

تا صدف قانع نشد پر در نشد



ولي مراد از معني باطني و تأويل آيات شريفه، خمسه ي طيبه است که:

از سلمان فارسي، و سعيد بن جبير، و سفيان ثوري؛ و ابن عباس، از پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم، و عينيه از حضرت صاقد عليه السلام روايت شده: که: مراد از بحرين، علي و فاطمه است؛ که علي درياي فضائل و کمالات بدني و نفسانيست، و فاطمه درياي عصمت، و سرچشمه ي خصال ظاهري و معنوي است؛ که شرح آن تا حدي در مورد مناسب مرقومست، و مراد از برزخ پيغمبر خداست؛ که حکم بين علي و فاطمه بود، و در مقامات چندي سفارش فاطمه را به علي، و سفارش علي



[ صفحه 117]



را به فاطمه مينمود.

در شب زفاف ايشان پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم آمد و دست فاطمه را گرفت، و در دست علي عليه السلام نهاد، و فرمود: بارک الله لک في ابنة رسول الله يا علي نعم الزوجه فاطمه.

ترجمه: مبارک باد بر تو فاطمه دختر من؛ يا علي نيکو زني است فاطمه.

سپس روي به فاطمه کرده. فرموده: يا فاطمه نعم البعل علي.

ترجمه: اي فاطمه نيکو شوهريست علي.

و چون در حجلگاه رفتند، پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم آمد و نشست، و دستر داد فاطمه کاسه ي آبي حاضر نمود، پس آن حضرت قدري آب را در دهان مبارک نموده، در کاسه ريخت پس قدري بر سر فاطمه و مقداري از آن را در ميان دو پستان او و مقداري از آن را ميان دو کتفش پاشيد و گفت:

أللهم هذه ابنتي و أحب الخلق الي، أللهم و هذا أخي و أحب الخلق الي، أللهم اجعله وليا، و بک حفيا، و بارک له في أهله.

ترجمه: خدايا اين دختر من و محبوبترين خلق است نزد من خدايا اين برادر من و محبوبترين خلق است پيش من، خدايا او را ولي خود و دوستدار خود گردان، و اين اهل و زندگاني را بر او مبارک دار.

پس از آن خانه خارج شده، و عضاده ي در را گرفت و فرمود:



[ صفحه 118]



طهر کما و طهر نسلکما، أنا سلم لمن سالمکما،و حرب لمن حاربکما، أستودعکماالله و أستخلفه عليکما.

ترجمه: خدا شما و نسل شما را پاک و پاکيزه گردانيده، من از در آشتي و صلحم با هر که با شما از در آشتي و صلح باشد؛ و از در حرب و جنگم با هر که با شما از در حرب و جنگ باشد، شما را به امانت به خدا مي سپارم؛ و خدا را براي حفظ شما خليفه ي خود قرار مي دهم.

و قرار داد که کار داخل خانه با فاطمه، کار خارج خانه با علي باشد؛ و نيز به فاطمه سفارش فرمود که هيچگاه چيزي از علي خواهش مکن، شايد براي او ميسر نشود.

و مراد از در، حضرت امام حسن عليه السلام؛ و از مرجان حضرت امام حسين عليه السلام است که از تلاقي دو دريا - يعني از ازدواج علي و فاطمه - حسن و حسين بوجود مي آيند.

و از حضرت امام حسن عليه السلام تعبير به در شده، براي آنکه بدن آن حضرت در اثر زهري که به او مي خورانند، به سفيدي مايل مي شود.

و از حضرت امام حسين عليه السلام تعبير به مرجان شده، براي آنکه بدن آن حضرت در اثر زخمهائي که بر آن وارد مي شود سرخ مي شود.