بازگشت

حديث منزله است که در مواردي رسيده يکي در غزوه تبوک و قصه مسج


دليل پنجم از ادله ي ولايت علي عليه السلام حديث منزلة است که در کتب سني و شيعي به طرق خاصه و عامه به حد تواتر از پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم رسيده، و در کتب اخبار باب عليحده براي آن مي باشد و قريب به پنجاه طريق، در مقامات مختلفه، اين خبر نقل شده است.

يکي از آن مقامات، غزوه ي تبوکست، که چون پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم مهياي سفر شد، منافين با هم توطئه نمودند که: پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم در اين جنگ فاتح نخواهد شد، و چون تبوک دور از مدينه، و پادشاه روم هم پشتيبان طرفست، البته پيغمبر کشته خواهد شد، و ابوعامر راهب پدر حنظله که در جاهليت پلاس مي پوشيد، و از جمله ي مرتاضين به شمار مي رفت، و پيش خود گمان مي برد که: من مي روم و پادشاه روم را به جنگ پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم تحريک مي کنم، و پس از آنکه پيغمبر کشته شد، من با لشگر روم وارد مدينه مي شوم، و شما تهيه ي کار را محکم نمائيد، از اين جهت دوازده نفر از اولاد عمرو بن عوف از منافقين، مسجد ضرار را در قبيله ي بني سالم بناء نمودند، که وقتي ابوعامر آيد، او را در آن مسجد ببرند، و متابعت او نمايند؛ پس از پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم اجازه ي بناي مسجد را خواستند، و قسم دروغ ياد کردند که: قصد ما خالص است، و براي



[ صفحه 103]



رضاي خدا اين مسجد را بناء مي کنيم، و از پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم خواهش کرند که: در مسجد ايشان نماز بخواند: و خداوند از آن نهي فرموده و در اين باب اين آيات را فرستاد (سوره ي 9 توبه، آيه ي 108):

والذين اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفريقا بين المؤمنين و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل و ليحلفن ان أردنا الا الحسني و الله يشهد انهم لکاذبون 109 لاتقم فيه أبدا لمسجد اسس علي التقوي من أول يوم أحق أن تقوم فيه، فيه رجال يحبون أن يتطهروا و الله يحب المطهرين 110 أفمن أسس بنيانه علي تقوي من الله و رضوان خير أم من أسس بنيانه علي شفا جرف هار فانهار به في نار جهنم و الله لايهدي القوم الظالمين.

ترجمه، آن منافقين که اهل عذاب مي باشند: مسجدي بناء نهادند براي چهار مطلب:

1- ضرر به اسلام و مسلمين و دستگاه اسلام وارد آورند.

2- به کفر اصلي خود برگردند، و مسلمين را نيز از اسلام برگردانند.

3- بين مسلمين تفريق و اختلاف ايجاد نمايند.

4- از پيش انتظار دارند که آن کساني که با خدا و رسول جنگ مي کنند غالب آيند، و اطراف ابوعامر را بگيرند و قسم ياد مي کنند که هيچ قصدي در بناء اين مسجد نداريم غير از ثواب اخروي را، و خدا



[ صفحه 104]



گواهست که: ايشان دروغگويانند، اي پيغمبر هيچ وقت اقامه ي نماز در اين مسجد مکن، آن مسجدي که در اول روزي که به مدينه آمديد و بنا نهاديد، که تأسيس آن بر روي تقوي و ديانتست؛ سزاوارتر است که در آن اقامه ي نماز کني، در آن مسجد مردماني مؤمن سکونت دارند؛ که دوست مي دارند که پاک باشند؛ و خدا دوست مي دارد پاکان را، آيا کساني که تأسيس نموده اند بنيان مسجد خود را بر پرهيزگاري و ترس از خدا بهترند: يا کساني که تأسيس نموده اند بنيان مسجد خود را بر لب وادي جهنم تا فرود آيند در آتش جهنم؟ و خدا قوم ستمکاران را هدايت نمي کند.

و چون اين آيات در مذمت آن نازل شد، وخدا پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را از اقامه ي نماز در آن نهي فرمود، لذا پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم دعوت ايشان را اجابت ننمود، و فرمود: بر جناح سفرم.