بازگشت

نفرين نوح و فرو گرفتن آب عالم را و غرق شدن کنعان پسر نوح


سوره ي 71 نوح، آيه ي 27:

و قال نوح رب لا تذر علي الأرض من الکافرين ديارا، انک ان تذرهم يضلوا عبادک و لا يلدوا الا فاجرا کفارا.

يعني: نوح نفرين کرد که: خدايا احدي از کافران را بر روي زمين باقي مگذار، اگر ايشان را باقي گذاري بندگان تو را گمراه مي کنند، و فرزندي نمي آورند مگر آنکه بد عمل و کافر باشد.

پس از جانب خداوند مأمور به ساختن کشتي شد، و تا دو سال کشتي را تمام نمود، و آن را به قيراندوده؛ و آن داراي سه طبقه بود و از هر حيواني زوجي گرفت و در کشتي داخل نمود که نسل آنها منقطع نشود؛ مرغان را در طبقه عليا، و بهائم را در طبقه ي سفلي، و آدميان و امتعه را در طبقه ي وسطي جاي داد؛ و جبرئيل به او خبر داد که: اول طوفان زماني است که آب از تنور بجوشد؛ و نوح و سه پسر او: حام و سام و يافث، با مؤمنين سوار کشتي شدند؛ و آب از آسمان باريدن، و از زمين جوشيدن گرفت، و تا چهل ذراع از بالاي کوههاي بلند درگذشت؛ و کنعان که يکي از پسران نوح است تخلف



[ صفحه 34]



نمود، و داخل کشتي نشد، و بر کوه پناه برد. و نافرماني پدر کرد که خدا مي فرمايد، سوره ي 11 هود، آيه ي 44:

و نادي نوح ابنه و کان في معزل يا بني ارکب معنا و لا تکن مع الکافرين، قال ساوي الي جبل يعصمني من الماء...

يعني: نوح به فرزند خود ندا کرد در حاليکه کناره کرده بود: اي پسر سوار بر کشتي شو،و با کافران مباش؛ جواب داد که: من پناه به کوهي مي برم تا مرا از آب نگاهداري کند.

چون غرق در آب شد، نوح به خدا ناليد که: فرزند من غرق آب گرديد؛ خطاب رسيد که:اين پسر نااهلست، و از فرزندي تو خارج شد.

(قطعه)



پسر نوح با بدان بنشست

خاندان نبوتش گم شد



سگ اصحاب کهف روزي چند

پي نيکان گرفت و مردم شد



پس از اينکه اين امتحان به سر آمد، و بنا بر مشهور - چهل روز گذشت. فرمان خدا به آسمان و زمين رسيد که: آب خود را بازگيريد: که در سوره ي 11 هود، آيه ي 49 فرمايد،

و قيل يا ارض ابلعي ماءک و يا سمآء أقلعي و غيض الماء و قضي الأمر و استوت علي الجودي

يعني؛ خطاب از خدا شد که: اي زمين آب خود ر ابلع کن، و اي آسمان آب خود را بازگير، و آب کم شد، و فرمان خدا



[ صفحه 35]



در آن جاري شد، و کشتي بر کوه جودي قرار گرفت، و نوح و مؤمنين از هلاکت و طوفان نجات يافتند.

و در خبر است که: مثل أهل بيتي کمثل سفينة نوح من رکب عليها نجي،و من تخلف عنها غرق.

يعني: مثل اهل بيت من، مثل کشتي نوح است، هر که بر آن سوار شد نجات يافت و هر که تخلف کرد غرق شد.