بازگشت

اعتقاد به اينکه انبياء و اولياء قابل اين رياست بودند و خدا ح


و چون خدا از ابتدا مي دانست که به اين عهد وفا مي کنند. لذا ايشان را براي اين امر بزرگ اختيار فرمود و در سوره ي آل عمران، آيه ي 30 ان الله اصطفي آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران علي العالمين ذرية بعضها من بعض، اشاره به اين معني فرموده است.



[ صفحه 21]



از اين عبارت دعا معلوم مي شود که تکليف پيغمبر و امام زيادتر از تکاليف ساير مردم است، حتي اينکه مصائبي که براي ايشان پيش مي آيد و مقدر مي شود بايد راضي به آن باشند و بر آن صبر نمايند و با اينکه قبلا علم به آن مصيبت دارند، چون بر تقدير خدا و لطف است، از خود دفع نکنند، و سر تسليم و انقياد در پيش داشته باشند مانند آنکه حضرت امير عليه السلام خبر داد که ابن ملجم قاتل او است و در مقام دفع او برنيامد، و حضرت سيدالشهدا عليه السلام عالم بود و خبر هم داد که: در کربلا شهيد مي شود، و هرچه ممانعت کردند از سفر عراق سرباز نزد، و با کمال شوق به طرف عراق حرکت فرمود، و از اين لطف بي پايان دين اسلام رنگ نويني به خود گرفت.

اصل - و قدمت لهم الذکر العلي، و الثناء الجلي و أهبطت عليهم ملائکتک، و کرمتهم بوحيک.

ترجمه - و نام نيک و درود واضح براي ايشان مقرر داشتي و فرستادي بر ايشان فرشتگان خود را، و تکريم و احترام کردي ايشان را به وحي خود.

شرح - چون خداوند عالم بود که اين بزرگان کار را مطابق وظائف خود به انجام مي رسانند لذا ايشان را در کتب آسماني مدح واضح نمود، تا بر اهل علم و دانش کمال ايشان ظاهر و لايح بوده باشد مانند آنکه نام پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه ي هدي در تورية و انجيل و کتابهاي آسماني برده شده، و خدا ايشان را به جلالت ياد کرده است، و مانند



[ صفحه 22]



آياتي که درباره ي حضرت امير عليه السلام و ائمه در قرآن مندرجست که بعضي از آنها که بعد از اين در اين دعا ذکر شده است، شرح آن بيايد.