بازگشت

قصه عالم ذر


و زمان اين عهد يا در بدو خلقت در عالم ارواح واقع شده، و خدا اين عهد را با ارواح مقدسه ي انبياء و اولياء بسته، و يا در عالم ذر بوده است که در آيه 171 سوره اعراف فرمايد: و اذ أخذ ربک من بني آدم من ظهورهم ذريتهم، و أشهدهم علي أنفسهم، ألست بربکم، قالوا بلي شهدنا، يعني ياد کن زماني را که عهد گرفت پروردگار تو از پسران آدم که از پشت آنها ذريه ايشان را خارج نمود، و ايشان را گواه گرفت بر خودشان، به اين عهد که آيا پروردگار شما نيستم، گفتند بلي ما گواه بر اين مطلب هستيم و در بعضي اخبار از حضرت باقر عليه السلام رسيده، که آدم در وادي روحا که موضعي است 40 ميل به مدينه خوابيده بود، خدا تمام ذريه ي او را به صورت ذر، يعني مورچه، از پشت او بيرون آورد، و در آن وادي بودند، تا آدم از خواب بيدار شد، عرض کرد خدايا اينها چيستند؛ خطاب شد اينها ذريه ي و اولاد تواند، آنها را از پشت تو خارج نمودم؛ تا با آنها عهد ببندم که اعتراف به خدائي من و نبوت پيغمبر آخرالزمان بنمايند؛ همچناني که در آسمانها از آنها عهد گرفته ام؛



[ صفحه 19]



آدم عرض کرد؛ خدايا جزاي هر که اطاعت يا معصيت کند چيست؛ خطاب شد هر که اطاعت کند او را به بهشت برم و هرکه معصيت کند او را به جهنم برم. در فقره ي بعد ان شرطت تا آخر، اشاره شد به اينکه بر بزرگان لازم فرموده که از رياست و مال و جاه و دنيا کناره گيرند، تا امر لطف تمام تر باشد؛ و ايشان هم آن عهد را قبول نمودند و عمل هم کردند؛ همچنانکه در تاريخ حالات ايشان به تفصيل بيان شده است.