بازگشت

در حال اجتماع دعا کردن و چهار نکته در کلمه عبيدک


وظيفه 29 در حال اجتماع و در مجمع مؤمنين دعاء کردن



[ صفحه 308]



تا بهتر مستجاب گردد: در عبارات قبل داعي خطاب به خداوند مي کند که اللهم انت کشاف الکرب و البلوي خدايا تو زائل کننده اندوه ها و بلائي، و در اينجا بار دوم اللهم را مکرر مي کند و بعد از آن مي گويد مائيم بندگان تو. و چهار صفت براي سائلين مي آورد که سبب اجابت گردد.

اول در کلمه عبيد اظهار مي کند که ما بنده ايم، چونکه نزد خدا هيچ مقامي بالاتر از بندگي نيست در خبر است که ألعبودية جوهرة کنهها الربوبية و در تشهد نماز، اول شهادت به عبوديت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم مي دهي: و بعد از آن به رسالت او.

دوم کلمه ي عبيد را جمع آورده براي آنکه در اجتماع، ثواب عمل زيادتر و دعاء به اجابت نزديکتر است، اميرالمؤمنين عليه السلام در دعاء کميل مي خواند و اجتمع في جوارک مع المؤمنين يعني خدايا توفيقي عطا کن تا به حال اجتماع با مؤمنان در جوار تو آيم، و نيز پيغمبر (ص) براي مباهله ي با نصاراي نجران به هيئت اجتماع 5 نفري آمد، و حضرت صادق عليه السلام فرمود هرگاه اندوهي براي پدرم پيش مي آمد زنان و کودکان را جمع مي نمود و دعا مي کرد و ايشان آمين مي گفتند. و در خبر ديگر فرمود هرگاه چهل نفر اجتماع کنند دعائي نکنند مگر آنکه خدا اجابت نمايد و اگر ممکن نشود چهار نفر ده مرتبه دعا کنند: و اگر ميسر نگردد يک نفر چهل مرتبه دعاء کند تا خداوند آن دعا را مستجاب فرمايد.



[ صفحه 309]



و در خبر ديگر فرمود هرگاه 4 نفر دعا کنند به حال اجتماع، هنوز متفرق نشده اند مگر آنکه خدا دعايشان را اجابت فرمايد، و اخبار زياد در اين باب رسيده است: و علت آن شايد براي يکي از دو امر باشد. اول آنکه چون بندگان گرد هم آيند خداوند براي رأفت آنها با هم نظر رحمت به ايشان نمايد: و ديگر آنکه در اجتماع اگر يک نفر دل شکسته ي دل پاک باشد به دعاء او دعاء ديگران هم مستجاب مي گردد سوم کلمه عبيد را اضافه به کاف خطاب کرد. و شأن مولا لطف و مرحمت درباره بندگان است.

چهارم اظهار مي کند که ما مشتاق ولي تو مي باشيم تا آنکه خدا به واسطه ي آن حضرت نظر رحمت به بندگان خود فرمايد: و دعايشان را اجابت نمايد؛ پس از آن چهار صفت براي امام زمان عليه السلام مي آورد که دلالت دارد که شايسته بلکه لازم است که آن حضرت را واسطه ي بين خود و خدا قرار دهد.