بازگشت

حمد و شکر بر اين که خداوند انبياء و اولياء را براي راهنمايي


اصل - اللهم لک الحمد علي ما جري به قضائک في اوليائک، الذين استخلصتهم لنفسک و دينک

اعراب اصل اللهم يا الله، فحذف يا و عوض عنه الميم المشدده؛ قوله لک الحمد، خبر و مبتداء و تقديم الخبر لافادةالحصر، و الحمد هو الثناء، باللسان و معناه و ان کان مطلقا. و اعم من الشکر لکن في هذا المقام بمعناه لانه في مقابل النعمة

ترجمه - خدايا حمد و ستايش مختص تست بر قضاهائي که درباره ي اولياء و دوستان خود جاري فرموده اي؛ آن دوستاني که ايشان را از هر آلايشي براي راهنمائي مردم به سوي خود؛ و براي حفظ دين پاک و خالص نموده اي.

حمد و شکر بر اين که خداوند انبياء و اولياء را براي راهنمائي بشر نصب فرمود وظيفه چهارم اعتقاد به اينکه نصب و ابتلائات ايشان لطف است

در حق کافه بشر پس اين چند فقره ي دعا دلالت دارد بر اينکه ارسال رسل و انزال کتب، و وجود پيغمبران و ائمه هدي، و ابتلائات و حالات و اخلاق و افعال و اعمال ايشان همه از جانب خدا و لطف درباره مردم است، و چون



[ صفحه 15]



اين امر نعمتي است درباره مردم لذا در اين فتره در مقابل آن حمد و شکر خداي را بجا آورده است، پس لازم است در اين مقام اولا معناي لطف را با شرح آن که کبراي اين برهان است بيان نمائيم. و ثانيا اثبات کنيم که اين امور از اقساء لطف است که اين صغراي برهان باشد. پس گوئيم که لطف را چنين تعريف نموده اند. هو ما يکون المکلف به اقرب الي فعل الطاعة و ابعد من فعل المصيه؛ يعني لطف امري است که خدا فراهم مي کند که سبب شود مکلف باتيان طاعت نزديکتر؛ و از ارتکاب معصيت دورتر گردد.

و لطف بر خداي عادل حکيم لازم است. زيرا اگر خداوند اموري را که لطف است براي حفظ دين و تکاليف فراهم نکند، نقض غرض لازم آيد، و اين با عدل و حکمت خداوند منافي است، پس از آنکه معني لطف و لزوم آن براي حفظ دين معلوم شد، گوئيم که خداوند انبياء و اولياء را براي اين امر منصوب فرمود و ابتلائات و تکاليف خاصه ي مثل صبر کامل و زهد از دنيا براي ايشان مقرر نمود تا حقانيت ايشان بر عالميان ظاهر گردد - و در علم خدا نيز گذشته بود که ايشان از عهده اين امر بزرگ برمي آيند، و در شدائد و مکاره صبر کافي مي نمايند. و از دنيا و رياست و جاه و مال کناره جوئي مي کنند و مردم از افعال و احوال ايشان راه راست را مي يابند.

و آيات و اخبار بسيار دلالت بر اين معني دارد، در سوره بقره آيه 150 مي فرمايد و لنبلونکم بشي ء من الخوف و الجوع و نقص من



[ صفحه 16]



الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين 151 الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون 152 اولئک عليهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون

يعني ما مبتلا مي کنيم شما را به چيزي از قبيل خوف و گرسنگي، و نقص مال و نفوس و ميوه هاي شما، و مژده ده صبرکنندگان را، آنانکه هر گاه مصيبتي به ايشان رسد، مي گويند ما از خدائيم، يعني خدا ما را آفريده، به سوي او بازگشت مي کنيم؛ بر اين مردمان بزرگ صلوات از پروردگارشان و رحمت مي رسد، و ايشان هدايت شدگان مي باشند و نيز در سوره بقره آيه 118 مي فرمايد: و اذا ابتلي ابراهيم ربه بکلمات فاتمهن، قال اني جاعلک للناس اماما؛ قال و من ذريتي قال لاينال عهدي الظالمين.