بازگشت

درباره اهلبيت


واسطه آفرينش ورزق: «و امّا الائمة (عليهم السلام) فانّهم يسألون اللّه تعالي فيخلق، و يسألونه فيرزق ايجاباً لمسئلتهم واعظاماً لحقهم».

«امّا امامان (عليهم السلام) از خداي تعالي در خواست مي کنند و خداوند به خاطر اجابت در خواست آنان و بزرگداشت حق ايشان، موجودات را مي آفريند و روزي مي بخشد.» [1] .

الگو بودن زهرا سلام اللّه عليها: «و في ابنة رسول اللّه صلي اللّه عليه وآله و عليها إليّ أسوة حسنة».

«و در دختر رسول خدا که درود بر او و پدرش و خاندانش باد، براي من اسوه و الگويي نيکوست.» [2] .

عزاداري امام حسين (عليه السلام): «فلئن اخّرتني الدّهور، و عاقني عن نصرک المقدور، و لم اکن لمن حاربک محارباً و لمن نصب لک العداوة مناصباً، فلأندبنّک صباحاً و مساء ولأبکينّ عليک بدل الدّموع دماً».

«اگر چه روزگار مرا به تأخير انداخت، و تقدير الهي مرا از ياري تو بازداشت و نبودم تا با آنان که عليه تو جنگيدند بجنگيم، و با کساني که به دشمني تو برخاستند بستيزم، در عوض هر صبح و شام بر تو ناله مي کنم و بجاي اشک در عزاي تو خون از ديده مي بارم.» [3] .



ديشب به ياد روي تو خون مي گريستم

از من مپرس بي تو که چون مي گريستم



اي کاش تا که بودي و مي ديدي از غمت

هردم چسان زسوز درون مي گريستم



تا صبح در فراق تو اي يار مهربان

فريادمي کشيدم و خون مي گريستم



هرشب زهجر ماه رخت، ناله سرکنم

سيلاب خون زچشم، روان تاسحر کنم



در جستجوي گوهر وصل تو تابه کي

اين دل به موج اشک غمت غوطهور کنم



روي زمين ز سيل سر شکم پر آب شد

خاکي نماند تا که زهجرت به سر کنم



جانم به لب رسيد و در اين حسرتم هنوز

کايد دمي که سير به رويت نظر کنم



شرمنده از گناه به راهت نشسته ام

کو قدرتي که از سرکويت گذرکنم



گرجان و دل ز آتش هجر تو سوخت، من

حاشا هواي وصل تو از سر بدر کنم


پاورقي

[1] احتجاج، ج 2، ص 472.

[2] احتجاج، ج 2، ص 467.

[3] بحارالأنوار، ج 98، ص 317.