بازگشت

درباره ظهور


وابستگي به اراده خدا: «و امّا ظهور الفرج، فانّه الي اللّه».

«امّا امر ظهور فرج، بسته به اراده خداست.» [1] .

ناگهاني بودن: «فانّ أمرنا بغتة فجأة، حين لاتنفعه توبة... کذب الوقّاتون».

«نسبت به گذشته، کسي را سود نبخشد... يقين کنندگان وقت ظهور، دورغگويند.» [2] .

رهايي از طواغيت: «و إنّي أخرج حين أخرج ولابيعة لأحد من الطّواغيت في عنقي».

«به يقين، من در حالي قيام خواهم کرد که بيعت هيچيک از طاغوتهاي دوران برگردنم نباشد.» [3] .

حادثه اي در مکّه: «وآية حرکتنا من هذه اللّوثة حادثة بالحرم المعظّم، من رجس منافق مذمّم، مستحل للدّم المحرّم، يعمد بکيده أهل الايمان».

«نشانه حرکت ما از اين خانه نشيني، واقعه اي در حرم با عظمت مکّه است. حادثه اي که در اثر پليدي شخصي منافق و نکوهيده پديد مي آيد، که خونريزي را حلال مي شمارد و با مکر و نيرنگ، قصد جان مؤمنان مي نمايد. [4] .

ياران وقت ظهور: «فاذا أذنت في ظهوري فأيّدني بجنودک واجعل من يتبعني لنصرة دينک مؤيّدين و في سبلک مجاهدين».

«خدايا زماني که اجازه ظهور به من مي دهي، مرا به لشکريان خود ياري فرما، همه کساني را که براي ياري دين تو، به پيروي از من بر مي خيزند تأييد کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار بده.» [5] .


پاورقي

[1] کمال الدين، ص 484.

[2] احتجاج، ج 2، ص 497 و ص 470.

[3] بحارالأنوار، ج 53، ص 181.

[4] بحارالأنوار، ج 53، ص 181.

[5] مهج الدعوات، ص 302.