بازگشت

تقيّه به عنوان سلاح مقاومت


امام رضا (عليه السلام) فرمود: «لا دين لمن لاورع له، و لا ايمان لمن لاتقيّة له إن اکرمکم عند اللّه أعملکم بالتّقيّة فقيل له: يابن رسول اللّه إلي متي؟ قال: إلي يوم الوقت المعلوم، و هو يوم خروج قائمنا اهل البيت.» [1] .

«کسي که از گناه نپرهيزد، دين ندارد و کسي که تقيّه نداشته باشد، ايمان ندارد همانا گرامي ترين شما نزد خدا، کسي است که به تقيّه بيشتر و بهتر عمل کند.»

گفته شد: اي فرزند رسول خدا تا کي؟

فرمود: «تا روز «وقت معلوم» که همان روز ظهور و زمان قيام قائم ما اهلبيت است.

«تقيّه» هرگز به معناي «دم فروبستن» و «بي تفاوت ماندن» و بنا به «مصلحت اصطلاحي» رفتار کردن و «نان به نرخ روز خوردن» نيست.

«تقيّه» هرگز به معناي «دست کشيدن از آرمانها» و همراه شدن با هرکس و ناکس نيست. تقيّه اي که از وظايف شيعيان در دوران غيبت حضرت مهدي (عليه السلام) شمرده شده و ارزشي هم سنگ با «تقوي» دارد و عدم رعايتش مساوي «با بي ايماني» شمرده شده، نوعي سلاح مقاومت است.

امام صادق (عليه السلام) در تفسير آيات (95 تا 97) سوره کهف که در باره بناي سدّ، توسط ذوالقرنين است و طي آنان از سدّي بلند که دشمنان نتوانند بر فرازش روند و از شکافتنش ناتوان باشند حکايت شده است مي فرمايد:

«اذا عَمِلتَ بالتقيّة لم يقدروا لک علي حيلة و هو الحصن الحصين وصار بينک و بين اعداء اللّه سداً لايستطيعون له نقباً». [2] .

هنگامي که به تقيّه عمل کني چاره اي عليه تو نمي يابند ونمي توانند با تو نيرنگ بازند، و آن به مانند دژي استوار و محکم است و بين تو و دشمنان خدا سدّي نفوذ ناپذير ايجاد مي کند.»

پس تقيه، چاره اي براي در امان ماندن از دشمن مقتدر و فرصتي براي قدرت يافتن خويش است تا نيروها بيهوده هدر نروند و در موقع مناسب توان ضربه زدن به دشمن را داشته باشند.


پاورقي

[1] کمال الدين جلد 2 باب 35 حديث 5 صفحه 371.

[2] تفسير نور الثقلين جلد سوم ذيل آيه شريفه ـ حديث 232.