راه رفتن در بازارها و پا گذاردن بر فرشهاي مردم
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «برادران يوسف (عليه السلام) همگي نوادگان و فرزندان پيامبران بودند، با اين همه اگرچه با يوسف تجارت کردند و خريد و فروش نمودند و مورد خطاب قرارش دادند، امّا در عين برادري او را نشاختند تا آن زمان که خودش گفت: من يوسف هستم و اين برادر من است. پس اين امت نفرين شده چگونه انکار مي کند که خداي عزّوجلّ با حجّت خويش ـ امام دوازدهم ـ در يک زماني همان کند که با يوسف کرد، چنانکه تا مدّتي او را ببينند ولي نشاسند... فما تنکر هذه الامّة أن يفعل اللّه جلّ و عزّ بحجته کما فعل بيوسف، أن يمشي في اسواقهم و يَطَأ بُسُطَهم حتّي يأذن اللّه في ذلک له....
و چگونه اين امت، انکار مي کند که خداوند عزّوجلّ با حجّت خويش همان کند که با يوسف کرد که امام آنان در بازارهاي شان راه برود و بر فرشهاي شان قدم بگذارد، امّا او را نشناسند تا آن زماني که خداوند به ظهور او اجازه فرمايد.» [1] .
پاورقي
[1] مدرک پيشين حديث 4 صفحه 134.