بازگشت

مستور بودن


امام صادق (عليه السلام) فرمود: «در صاحب اين امر سنّتهايي از پيامبران (عليهم السلام) است: سنّتي از موسي بن عمران، سنّتي از عيسي، سنّتي از يوسف، سنّتي از محمد (صلي الله عليه وآله وسلم):

امّا سنّتي که از موسي (عليه السلام) دارد، آنست که خائف و منتظر فرصت نشسته است.

امّا سنّتي که از عيسي (عليه السلام) دارد آنست که در باره اش بگويند آنچه را که در باره عيسي (عليه السلام) مي گفتند.

امّا سنّتي که از يوسف (عليه السلام) دارد، مستور بودن است. خداوند بين او و مردم حجابي قرار مي دهد، بطوري که او را مي بينند ولي نمي شناسند.

و امّا سنّتي که از محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) دارد، آنست که هدايت شده به هدايت او و سير کننده به سيرت اوست.» [1] .

با توجّه به اين روايت و نظاير آن، زندگي حضرت مهدي (عليه السلام) در دوران غيبت، به شکل طبيعي صورت مي گيرد و حتّي مردم عادي نيز به ديدار او توفيق مي يابند، امّا از شناخت او ناتوان اند.

با اين تفسير، غيبت آن بزرگوار، فقط به عنوان «حجاب معرفت» و «مانع شناخت» مطرح مي شود که آن هم بر ديده و دل مردم کشيده شده است نه بر وجود شريف او. و بدين ترتيب مي توان گفت که هرگاه آن حجاب و مانع از چشم و سريره مردم برداشته شود (يَرَونه و يعرفونه) او را خواهند ديد و خواهند شناخت.


پاورقي

[1] کمال الدين ج 2، باب 33، ح 46، ص 351.