بازگشت

پدر دلسوز


اگر به کلام آن حضرت باز گرديم مي بينيم که آن امام رئوف از شک و تزلزل دوستانش که همه ناشي از تحيري است که از غيبت آن عزيز حاصل شده ، رنج مي برد، چرا که به فرموده حضرت علي بن موسي الرضا(ع): الامام ، الانيس الرفيق ، والوالد الشفيق ، والاخ الشقيق ، والام البرة بالولد الصغير، مفزع العباد في الداهية الناد. [1] امام انيسي است رفيق ، و پدري است دلسوز، امام آن برادري است که چون دو نيمه خرما بهم متصل باشند، و امام آن مادر مهرباني است که به فرزندخردش محبت مي کند، و امام پناه مردم در واقعه هولناک است.

در کلام آن حضرت بايد به نيکي تدبر نمود و آن جام لبريزاز زلال وحي را با آرامي نوش جان نمود که کلام امام را فهمي ازامام بايد.

کنون در محضر انوار رضوي زانوي ادب بزنيم و نظاره کنيم که چه زيبا آن حضرت پرده از رافت امام برمي گيرد و آن برتر ازمعنا را به پيمانه الفاظ کيل مي کند و جانها را به تماشامي نشاند، نخست او را به صاحب انسي ، رفيق مانند مي کند که در انسش کوتاهي نمي ورزد و رفاقت بي ريايش مالامال ازمحبت است ، ديگر باره اين مقام را با تعبيري عميقتر به تصويرمي کشد و رافتش را به پدري دلسوز تشبيه مي کند که از هيچ هدايت و ارشاد دريغ نمي ورزد که قطعا عطوفت و لطف پدر ازمحبت و انس رفاقت برتر است.

اما لطف امام ارواحنا فداه فوق اينهاست ، چون برادري است که همراه انسان و توامان با او به دنيا آمده است آنگونه که يکي بوده اند مثل دانه خرما و سپس دو نيم گشته اند، گويي انسان راجزئي از خود مي داند و اينسان مهر مي ورزد، محبانش راجداي از خود نمي بيند و رعيتش را اجزاي خود مي انگارد.


پاورقي

[1] اصول کافي: 1/200، تحف العقول: 463.