حاکمان هنگام ظهور
عبداللّه بن عباس مي گويد: در آخرين حجي که پيامبراکرم (ص) انجام دادند با آن حضرت بوديم و حضرت دست برحلقه درب کعبه و رو به سوي ما کردند و چنين فرمودند: آيا خبر دهم شما را به علامتهاي ساعة؟ در آن حال نزديکترين مردم به آن جناب سلمان بود عرض کرد: بلي يا رسول اللّه ، پس فرمود: از نشانه هاي ساعة آنکه:...
يا سلمان ، ان عندها يليهم امراء جوره ووزراءفسقة وعرفاء ظلمة وامناء خونة.
فقال سلمان: ان هذا لکائن يا رسول اللّه؟ قال (ص): اي والذي نفسي بيده. [1] .
اي سلمان ، قبل از قيام امام زمان (ع) حاکمان ظلم وجور را پيشه خود مي کنند و وزيرانشان به فسق آلوده مي شوند و عرفا به ظلم دست يازند و امينان مردم به خيانت تن دهند.
سلمان گفت: آيا چنين خواهد شد؟ فرمود: آري قسم به آنکه جانم در قبضه قدرت اوست.
و باز فرمود: يا سلمان ، فعندها يليهم اقوام ان تکلموا قتلوهم وان سکتوا استباحوهم ليستاثروا تفثهم وليطاواحرمتهم ولتسفکن دماؤهم ، ولتملان قلوبهم رعب افلا تراهم الا وجلين خائفين مرعوبين مرهوبين.
قال سلمان: ان هذا لکائن يا رسول اللّه.
قال (ص): اي والذي نفسي بيده يا سلمان.
در آن هنگام اقوامي حکومت مي کنند که چون مردم دم زنند کشته مي شوند و اگر ساکت مانند همه چيزشان را مباح شمارند، کندن موهاي مردم وکشيدن ناخنها را حق خود مي دانند و حرمتشان رالگدمال مي کنند و خونهايشان را مي ريزند و دلهاي مردم را از ترس و رعب پر مي کنند و نمي بيني مردم را مگر ترسان و لرزان.
سلمان گفت: آيا چنين خواهد شد اي رسول خدا(ص).
فرمود: آري قسم به آنکه جانم در دست اوست.
البته به اين نکته تذکر مي دهيم که منظور از ساعة ، ظهورحضرت بقية اللّه الاعظم ارواحنا فداه است که اين معني در تفسيرقمي اين چنين روايت شده است: في قوله تعالي: (اقتربت الساعة وانشق القمر) [2] قال (ع): خروج القائم (ع). [3] درباره کلام خداوند که فرمود: نزديک شد ساعة وماه شکافته شد.
فرمود: آن هنگام خروج قائم (ع) است.
ابتدا پيامبر اکرم (ص) هويت و حقيقت حاکمان مردم قبل از ظهور حضرت بقية اللّه ارواحنا فداه را بيان مي فرمايند و سپس شيوه حکومت داري و سلطنت بر مردم را توسط آنها بيان مي فرمايد که چگونه اغلب مردم جهان قبل از ظهور حضرت بقية اللّه ارواحنا فداه در چنگال خون آشامان و بي حرمتان بدترين دوران تاريخ را پشت سر مي گذارند و چگونه احزاب شيطان در آخرين روزهاي عمر خود به بزرگترين جنايات دست مي زنند، در اين برحه زماني است که به فرموده حضرت امام محمد باقر(ع) کار به حدي سخت مي شود تا آنجا که: حتي يتمني المتمني الموت صباحا ومساءا من عظم ما يري من کلب الناس. [4] .
تا آنکه انسان صبح و شام آرزوي مرگ مي کند به خاطر جنايتهاي بزرگي که از افرادي چون سگهاي درنده مي بيند.
حاکمان بعد از ظهور حال اين سختي مردم و اسارت آنها را در چنگال ظلم باآنچه که رسول خدا(ص) مي فرمايد مقايسه کنيد: يرضي عنه ساکن السماء وساکن الارض...
حتي تتمني الاحياء الاموات.
[5] ساکنان آسمان و زمين از او خشنود مي شوند...
تاآنجا که زندگان آرزو مي کنند اي کاش مردگان زنده شوند.
نخست اين نکته قابل توجه است که مي فرمايد: اهل آسمان و اهل زمين از او شادمان مي شوند در حالي که آن جناب حال مردم را در زير يوغ طاغوتيان شرح فرمود و فرزندبزرگوارشان حضرت امام محمد باقر(ع) فرمود که هر صبح وشام مردم آروزي مرگ مي کنند، اما حال چه شده است آنکه خود آرزوي مرگ خويش مي نمود اکنون درخواست زنده شدن آرميدگان را مي کند و آنان را از بساط ضيافت الهي به خوان کرامت بقية اللهي مي خواند، چرا که عالم غرق سروراست چون همه چيز و همه کس را قسط و عدل فرا گرفته وجلوه هاي رافت بيداد مي کند، او را مي خواند تا سرور عالم رانظاره کند که چگونه به فرموده رسول خدا(ص): يفرح به اهل السماء واهل الارض والطير والوحوش والحيتان في البحر. [6] اهل آسمان و اهل زمين پرندگان و وحشيان وماهيان دريا از قدوم آن امام (ع) مسرور و شادمان مي شوند.
آري عرشيان جلوه اي ديگر به کرسي مي زنند و فرشيان بزم شادي مي گسترند، خاکيان غبار غم به ميناي عشقش مي شويند و افلاکيان خطبه ها در ثنايش مي خوانند، طائران درهوايش مي پرند، و وحشيان جامه وحشي گري از تن مي درند،فرياد هلهله گوش افلاک را کر خواهد کرد و مردگان آرزوي لقايش خواهند نمود.
حضرت امام صادق (ع) مي فرمايند: کاني بالقائم علي نجف الکوفة وقد لبس درع رسول اللّه (ص)...
ولايبقي مؤمن الا دخلت تلک الفرحة في قبره و ذلک حين يتزاورون في قبورهم ويتباشرون بقيام القائم. [7] .
گويا مي بينم قائم را بر نجف کوفه در حالي که زره رسول اللّه (ص) را پوشيده...
و در آن حال مؤمني نمي ماند مگر آنکه داخل مي شود شادي و سرورظهور در قبر او و اين در حاليست که آنها در قبرها به ديدار هم مي شتابند و قيام آن حضرت را بشارت مي گويند.
پاورقي
[1] الزام الناصب: 2/138.
[2] سوره قمر، آيه 1.
[3] کنز الدقائق: 12/529، تفسير قمي: 340.
[4] عقد الدرر: 97.
[5] الملاحم والفتن سيد بن طاووس (ره): 146.
[6] عقد الدرر: 200.
[7] مصباح الزائر: 535، اثبات الهداة: 7/62، بحار الانوار: 52/328.