بازگشت

عفو بيکران


و باز نسيم جانبخش رافت آن والي والا از اين روايت استشمام مي شود و دليلي ديگر بر عفو بيکرانش در آن به چشم مي خورد و پرده اي ديگر از مهر و محبتش در برابر ديده حق طلبان آويخته مي گردد که آن کلامي است از حضرت امام محمد باقر(ع) که مي فرمايند: وتجمع اليه اموال الدنيا کلها من بطن الارض وظهرها فيقول الناس: تعالوا الي ما قطعتم فيه الارحام ، وسفکتم فيه الدماء الحرام ، ورکبتم فيه ماحرم اللّه عزوجل فيعطي شيئا لم يعطه احد کان قبله. [1] .

تمام ثروت دنيا از آنچه در دل زمين يا بر روي آن است در نزد او (حضرت مهدي ارواحنا فداه) جمع مي شود، پس ندا مي کند مردم را که: بيائيد به سوي آنچه براي آن قطع رحم کرديد و خون ناحق ريختيدو حرام خداوند را مرتکب شديد، پس بخششي مي کند که احدي قبل از او چنين نکرده باشد.

مي بينيد که امام (ع) چگونه خطاکاران را مورد خطاب قرارمي دهد و نه تنها از تقصيرشان اغماض مي فرمايد بلکه از عطاءوافر خود محرومشان نمي کند و آن گونه که ديگران انجام نداده اند آن بزرگوار ارواحنا فداه بخشش مي نمايد.

پس مخاطبان اين کلام رحيمانه همان اکثريتي هستند که جوامع را تشکيل داده و از روي ناداني و فقدان تربيت الهي آلوده به گناهان شده اند و اکنون به دامن مهر امام زمان خودافتاده و عذر مي طلبند و عفو بيکران او نيز شامل حالشان شده است.

البته شايد آناني که حقوق مردم را تضييع کرده اند و يا خوني به ناحق ريخته اند و ولي دم را راضي ننموده اند مشمول اين خطاب نباشند و در محکمه عدل آن حضرت ملزم به اداء دين خود گردند.

اما همانگونه که گفته شد زمان ظهور، عرصه بروز کامل رافت است بنابراين بعيد به نظر نمي رسد که حضرت بقية اللّه ارواحنافداه از اينان نيز شفاعت کند و از گذشته آنان اغماض نمايد و اورا مشمول رافت عامش قرار دهد و حقوق مردم را خودبپردازد و ديه کشتگان را ادا نمايد و دلهاي آنها را به آنچه خشنود مي شوند راضي کند تا از حق خود بگذرند و قاتل راحلال در دنيا و آخرت نمايند، البته اين مطلب اگر چه استبعادي در آن ديده نمي شود بلکه مي توان از بعضي روايات باب شفاعت براي آن استدلال نمود.

حضرت امام صادق (ع) مي فرمايند: اذا کان يوم القيامة وکلنا اللّه بحساب شيعتنا، فما کان للّه سالنا اللّه ان يهبه لنا فهو لهم ، وما کان للادميين سالنا اللّه ان يعوضهم بدله فهو لهم ، وما کان لنا فهولهم ، ثم قرا: (ان الينا ايابهم - ثم ان عليناحسابهم). [2] .

[3] زماني که روز قيامت فرا رسد خداوند ما را ماموررسيدگي به حساب شيعيانمان مي کند پس آن گناهاني را که حق اللّه است ما از خداوند درخواست مي کنيم تا به ما ببخشد پس اين حقوق به شيعيان بخشيده مي شود، اما حقوق مردم را از خدامي خواهيم تا به صاحبان حق عوض عطا کند، آنهانيز بخشيده خواهد شد و اما حقوق خود را نيز به آنها مي بخشيم.

سپس اين آيه را تلاوت فرمود:بدرستي که بازگشت آنها به سوي ماست # و برماست حساب آنان.

و در بعضي اخبار از روز ظهور حضرت بقية اللّه الاعظم ارواحنا فداه به روز قيامت صغري نيز تعبير شده است.

علاوه در مناجاتي که از آن ياد کرديم آن امام رئوف و آن پدرعطوف چنين فرموده اند: اللهم ان شيعتنا خلقت من شعاع انوارنا، وبقية طينتنا، وقد فعلوا ذنوبا کثيرة ، اتکالا علي حبناوولايتنا، فان کانت ذنوبهم بينک وبينهم فاصفح عنهم ، فقد رضينا، وما کان منها فيما بينهم فاصلح بينهم ، وقاص بها عن خمسنا، وادخلهم الجنة ،وزحزحهم عن النار، ولاتجمع بينهم وبين اعدائنافي سخطک. [4] .

پروردگارا، شيعيان ما از پرتو انوار ما خلق شده اند واز زياده گل ما سرشته گرديدند و گناهان زيادي را بااتکاء بر محبت ما و ولايت ما انجام داده اند، پس اگرآن گناهاني که بين تو و آنهاست از آنها چشم پوشي فرما چون ما راضي شديم ، و آنچه در بين خودانجام داده اند نيز بين آنها اصلاح فرما و از خمس ماجبران نما و داخل بهشت ، و دور از جهنمشان بدارو بين آنها و دشمنان ما در عذاب و سخطت جمع مفرما.

در اين مناجات حضرت امام زمان ارواحنا فداه طلب عفو وآمرزش براي دوستانش مي کند و آنچه از حق مردم بر عهده دوستان است از خداوند مي خواهد تا از خمس اموال که حق آن بزرگوار است جبران نمايد و اين روايت گرچه براي اثبات مدعي کافي است لکن حديثي را مي آوريم که حکايت از اين واقعه در زمان ظهور آن حضرت دارد.

حضرت امام محمد باقر(ع) مي فرمايند: ثم يقبل الي الکوفة فيکون منزله بها فلايترک عبدامسلما الا اشتراه واعتقه ولا غارما الا قضي دينه ، ولامظلمة لاحد من الناس الا ردها.... [5] .

سپس (حضرت مهدي ارواحنا فداه) روي به کوفه مي آورد و آنجاست منزل او، پس هر غلام مسلماني را خريده و آزاد مي کند و مقروضي نيست مگرآنکه قرضش را ادا مي کند و مظلمه هاي مردم را ردمي نمايد.

بفرموده امام محمد باقر(ع)، حضرت مهدي ارواحنا فداه هيچ مسلماني را در بند بردگي باقي نمي گذارد و همه را خريده و آزاد مي نمايد، اما نکته ديگر روايت که حکايت از احسان عام آن جناب دارد و در آن اشاره به عفو بيکران آن حضرت ديده مي شود اينکه قرض تمام مقروضين را ادا مي نمايد، و به دسته يا گروه خاصي - مثلا شيعيان يا مسلمين - تقييد نشده است که اين نشان از مطلبي دارد و آن اينکه حضرت بقية اللّه ارواحنا فداه نمي خواهد حتي يک نفر در اسارت و زجر باشد،زيرا زمان سختيها به پايان رسيده است.

و از اين نکته لطيف تر اين سخن حضرت امام باقر(ع) است که جلوه اي زيباتر از رافت بيکران مهدوي را به تصوير مي کشد وديده دل به ساحل اين اقيانوس بي پايان مي نشاند و تشنگان معرفتش را به جرعه اي از اين جام سر مست مي کند و چنين مي فرمايند: او (حضرت مهدي ارواحنا فداه) حقوقي را که در اثر کردارهاي ناروا بر عهده مردم است رد خواهدکرد. [6] از اين سخن حضرت امام باقر(ع) آنچه گفتيم بخوبي ظاهر مي شود که آن حضرت براي دوستان خطاکار خودشفاعت خواهد فرمود و حق الناس را نيز خود ادا خواهد کردو اين نيست مگر خروش جود و کرم آن عزيز که حکايت ازلطف بي حدش دارد و اگر جز اين بود بايد مردم را مجبور به پرداخت ديون خود مي نمود و محکوم به رد مظلمه هامي فرمود.

البته روايات ديگر نيز به اين مطلب اشاره دارد که مابه همين مقدار بسنده مي کنيم.


پاورقي

[1] بحار الانوار: 52/351.

[2] سوره غاشيه ، آيه 25 و 26.

[3] بحار الانوار: 8/50.

[4] الصحيفة المبارکة المهدية: 291.

[5] بحار الانوار: 52/224، مکيال المکارم: 1/149.

[6] بحار الانوار: 52/224، مکيال المکارم: 1/149.