بازگشت

فرق شيعي و مهدويت


کلمه ي شيعه در لغت به معناي پيرو و تابع است و در کلام رسول خدا ـ صلّي اللّه عليه وآله وسلّم ـ چنانچه از طريق شيعه و سنّي به کثرت روايت شده کساني هستند که معتقد به خلافت و جانشيني دوازده نفر از اهل بيت پيغمبر خدا [که نام آنها نيز از طريق روايات عامّه و خاصّه تصريح شده است] باشند و اگر کسي يک نفر از اينها را انکار کند همه را انکار کرده و شيعه و پيرو دين خدا نيست و اگر هم آنها را بعنوان فرقه هاي شيعي در اين جا ذکر مي کنيم از اين باب است که در برابر اهل تسنن مي باشند که آنها از ابتدا هيچکدام از خلفاي رسول خدا را به عنوان امام و جانشين آن حضرت نمي دانند والاّ فرقه ي شيعه يک فرقه بيشتر نيست و مانند ساير فرق احداث نشده است بلکه به نصّ کلمات رسول خدا پيروان واقعي مولي الموحدين اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب و يازده فرزند معصوم آن بزرگوار که آخرين شان حضرت بقيّة اللّه الاعظم حجّة بن الحسن المهدي ـ ارواحنا فداه ـ مي باشند.

لازم به تذکّر است کساني هم که قائل به امامت اين دوازده نفر باشند وليکن براي خود قطبي قائل باشند که مدعي مقام ولايت کليّه ائمّه بوده و يا قائل به شيخي باشند که معرفت او را همچون معرفت امام زمان واجب بدانندـ مانند فرق متصوفه و شيخيه و... آنها هم از جرگه تشيع خارج اند و هر کس غير دين اسلام ـ با تمام آنچه که پيغمبر خدا از جانب خدا آورده ـ را اختيار کند از او قبول نمي شود ـ چه از آن کم کرده باشند و چه زياد کرده باشدـ و مصداق آيه ايمان به بعض کتاب وانکاربعض خواهند بود.

فرقه هاي شيعي در زمان ائمه ـ عليهم السلام ـ به گروههاي مختلفي تقسيم شدند و هر کدام راهي را پيمودند و به گمراهي و ضلالت افتادند چنانکه اهل سنّت از ابتدا گمراه شدند. و ما در اينجا نظر تعدادي از اين فِرَق را ذکر مي کنيم تا معلوم شود که مسأله ي مهدويّت مسأله ي اتفاقي بين همه ي فرقه هاست.