بازگشت

کودک طبرزين به دست در برابر جلاد


محدّث بزرگ، شيخ کُليني از علي بن قيس و آن هم از يکي از نگهبانان خليفه در عراق نقل مي کند که گفت: به تازگي در سامرّا، سيما يا نسيم، [1] ديدم، او دربِ خانه امام حسن عسکري عليه السلام را شکست و وارد خانه شد، شخصي (حضرت مهدي عج) از خانه بيرون آمد، در دستش طبرزين بود، جلو سيما را گرفت و گفت: «در خانه من چه مي کني؟»

سيما گفت: «جعفر (کذّاب) معتقد است که پدرت از دنيا رفت؛ و از او پسري؛ باقي نمانده است. اينک که تو مي گويي اين جا خانه من است، من باز مي گردم.» آن گاه از خانه خارج شد.

علي بن قيس مي گويد: به در خانه امام حسن عسکري عليه السلام رفتم، يکي از خدمتکاران بيرون آمد، از او پرسيدم: «اين آقازاده طبرزين به دست چه کسي بود؟» خدمتکار گفت: چه کسي اين موضوع را به تو خبر داده است؟ گفتم: يکي از نگهبانان. خدمتکار گفت: «به راستي چيزي از مردم پنهان نمي ماند؟» [2] .


پاورقي

[1] از جلاّدان رژيم عباسي بودند.

[2] غيبةالطوسي: 267 عن الکليني، وفيه عن (نسيم) بدل (سيماء).