بازگشت

شرکت هميشگي جوان علوي در حج


يکي از شيعيان در مداين مي زيست، با يکي از دوستانش براي انجام مراسم حج به مکّه رفتند، در مکه و مِنا و عرفات در همه جا با هم بودند، براي انجام بخشي از مراسم حج به عرفات رفتند، در آن جا ضمن انجام عبادات خود، جوان خوش سيمايي را در حال احرام ديدند، که نشانه هاي مسافر بودن او از چهره اش ديده مي شد، در اين ميان فقيري آمد، و تقاضاي کمک کرد، آنها چيزي به او ندادند، فقير نزد آن جوان رفت و تقاضاي کمک کرد، آن جوان چيزي از زمين برداشت، و به آن فقير داد، و آن فقير براي او دعاي بسيار کرد.

سپس، آن جوان از نزد آنها رفت و پنهان شد، آن دو نفر مي گويند: نزد آن فقير رفتيم و گفتيم عجبا آن جوان، چه چيزي به تو داد؟ فقير ريگ طلاي دندانه دار به ما نشان داده که وزن آن قريب بيست مثقال بود، آنهـا دريافتنـد که آن جوان، حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد، به جستجوي او پرداختند، ولي او را نيافتند، از جمعيتي که آن جوان در ميان آنها بود، سراغ او را گرفتند، آنها گفتند درباره اين جوان، اطلاعي جز اين نداريم که: «از سادات علوي است، و هر سال به حرم مي آيد، و در مراسم حج شرکت مي کند.» [1] .


پاورقي

[1] اصول کافي، ج 1، ص 332، حديث 15.