بازگشت

کتاب هاي نوشته شده در شأن حضرت مهدي


کتاب هاي بسيار درباره حضرت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از آغاز غيبت آن حضرت، تاکنون تأليف شده است، يکي از علماي معاصر کتابي در صد جلد درباره آن حضرت نگاشته است، و آنچه را از احاديث اهل تسنّن و شيعه درباره آن حضرت رسيده، در آن کتاب جمع آوري کرده است، از درگاه خداوند مي خواهم که توفيق چاپ اين موسوعه را به بعضي از اهل خير عنايت فرمايد. و يکي از علماي اهل سنت نيز کتابي در ردّ و نفي وجود حضرت مهدي به نام لامهدي ينتظر بعد الرسول سيد البشر، نوشته است و يکي از علماي حجاز کتابي در ردّ اين کتاب به رشته تحرير درآورده است.

بسياري از دانشمندان اهل تسنّن نيز، درباره حضرت کتاب ها نوشته اند، و روايـاتي که از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم دربـاره حضرت مهـدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آمده، نقل کرده اند، از جمله فقيه آنها به نام کُنجي شافعي (حافظ ابو عبدالله محمد بن يوسف بن محمد کُنجي شافعي، متوفّاي سال 658 هـ. ق) کتابي به نام «البيان في اخبار صاحب الزّمان» تأليف کرده است.

افزون بر آنچه که در کتاب هاي صحاح [1] اهل تسنّن، از باب هايي در خصوص حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف عنوان شده، نقل شده است [2] که بعضي از آن روايات را قبلاً ذکر کرديم.

ابونعيم اصفهاني (متوفّاي 402 يا 403 هـ. ق) که از محدّثان مشهور اهل تسنّن است، کتابي درباره حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به نام الاربعين تأليف نموده است [3] اين کتاب محتوي چهل حديث از کتاب هاي صحاح و مسندهاي اهل تسنن است، و بيانگر اوصاف و احوال و نام و کنيه مبارک حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است، يکي از آن احاديث؛ روايتي است که از علي بن هلال و او از پدرش نقل کرده که گفت:

«در آن هنگام که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در بستر مرگ بود، به محضرش رفتم، ديدم فاطمه سلام الله عليها در کنار سر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نشسته، به يک باره ديدم با صداي بلند گريه کرد، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم سرش را به سوي او بلند نمود و فرمود: «اي محبوبه من، فاطمه سلام الله عليها چرا گريه مي کني؟» فاطمه سلام الله عليها عرض کرد: «ترس آن دارم که بعد از رحلت تو، دين را تباه کنند»، و از مسير حق خود، منحرف نمايند رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:

«اي محبوبه دلم، آيا نمي داني که خداوند متعال، بر زمين توجّه خاصّي کرد، پدرت را از آن برگزيد، و او را مبعوث به رسالت کرد، سپس توجّه خاص ديگري به زمين نمود و شوهر تو علي عليه السلام را برگزيد، و به من وحي کرد که تو را همسر او قرار دهم، اي فاطمه، ما از خانداني هستيم که خداوند متعال به ما هفت خصلت عطا فرموده است که به هيچ کس قبل از ما عطا نکرده است و بعد از ما هم به کسي عطا نخواهد کرد.

1. من خاتم پيامبران، و گرامي ترين آنها در پيشگاه خداوند، و محبوب ترين مخلوقات خدا هستم، و پدر تو مي باشم.

2. و وصيّ من بهترين اوصيا و محبوب ترين آنها در پيشگاه خداست، و او شوهر تو است.

3. و شهيد ما بهترين شهيدان و محبوب ترين آنها در پيشگاه خداست و او حمزة بن عبدالمطلب عموي پدرت و عموي شوهر توست.

4. و از ما است (جعفر) آن کسي که داراي دو بال و پر شود، و در بهشت همراه فرشتگان به هرجا که بخواهد پرواز نمايد، او پسر عموي پدرت، و برادر شوهرت است.

5و 6. و از ما است دو پسرت حسن و حسين که دو آقاي جوانان بهشتند، به خداوندي سوگند که مرا به حق مبعوث کرد، مقام پدر آنها، علي عليه السلام ارجمندترين از آنهاست.

7. اي فاطمه، به خداوندي سوگند که مرا به حق برانگيخت، مهدي اين امّت از نسل آنهاست [4] در آن هنگام که سراسر جهان، هرج و مرج [5] شود، و فتنه ها و آشوب ها بروز کند، و راه ها بسته شود، و عده اي همديگر را غارت کنند، بزرگ به کوچک رحم نکند، و کوچک به بزرگ احترام نگذارد، در اين زمان خداوند از نسل اين دو نفر «حسن و حسين عليه السلام» مردي را ظاهر کند، که دژهاي گمراهي را فتح نمايد، و دل هاي پوشيده به گناه و جهل را بگشايد، دين را در آخرالزّمان، استوار و برپا سازد، چنان که من آن را در آغاز، استوار و بر پاساختم، و سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم شده پر از عدالت نمايد.

اي فاطمه، مرا محزون نکن، و گريه منما، چرا که خداوند متعال به تو مهربان تر ودل سوزتر از من است، به خاطر آن مقامي که در نزد من داري، و جايگاهي که در قلبم گرفته اي، خداوند تو را همسر کسي قرار داده که مقامش از همه بالاتر و منصبش گرامي تر، و از همه به مردم مهربان تر و عادل تر و بيناتر به قضاوت است، من از درگاه خداوند متعال تفاضا کرده ام که تو، اي فاطمه، نخستين فرد از اهل بيت من باشي که به من بپيوندي.

حضـرت علي عليه السلام فرمود: «پـس از رحلـت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فاطمـه سلام الله عليها بعد از او، هفتاد و پنج روز عمر کرد تا اين که به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم پيوست. [6] .


پاورقي

[1] کتاب هاي صحاح اهل سنت عبارت اند از: صحيح بخاري؛ صحيح مسلم؛ سُنن ابي داوود؛ سُنن (جامع) ترمذي؛ سنن ابن ماجه و سنن نسايي که در بين اهل حديث به «صحاح سته» مشهور است و عده اي ازمحدثين کتاب الموطاء ابن مالک و التاج الجامع للأصول في احاديث الرسول، شيخ منصور علي بن عبدالرحمان را هم جز صحاح اهل سنت شمرده اند، گرچه قول اقواء همان صحاح سته است (ويراستار).

[2] ابو داوود در سنن خود، کتابي به عنوان «کتاب المهدي» قرار داده، همان گونه که ترمذي در سنن خود تحت عنوان «کتاب الفتن عن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم» بابي به نام «باب ما جاء في المهدي» قرار داده است، وهمين طور ابن ماجه در سنن خود در کتاب الفتن، بابي تحت عنوان «باب خروج المهدي» تنظيم نموده است.

[3] الکني و الالقاب محدّث قمي، ج 1، ص 165.

[4] حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از ناحيه پدران از نسل امام حسين عليه السلام است، و نظر به اين که مادر امام باقر عليه السلام به نام فاطمه، دختر امام حسن عليه السلام بود، امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از اين ناحيه، از نسل امام حسن عليه السلام نيز مي باشد (مترجم).

[5] ضبط صحيح اين دو کلمه «هَرَجْ و مَرَجْ» است ولي بر اثر کثرت استعمال «هَرْج و مَرجْ» خوانده مي شود. (ويراستار).

[6] کشف الغمه، ج2، ص 498 باب ذکر علامات قيام القائم عجل الله تعالي فرجه الشريف و مدة أيام ظهوره، و شرح سيرته و طريقته و طرف مما يظهر في دولته؛ منتخب الانوار المضيئه في اثبات ذلک من جهة العامة،فصل 4، ص 45؛ کفاية الآثر، ص62، باب ما جاء عن جابر بن عبدالله الأنصاري عن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم في النصوص علي الأئمة الأثني عشر.