اي عاشقان
اي عاشقان، اي عاشقان، جان ميرسد، جان ميرسد
مهري درخشان ميدمد، ماهي فروزان ميرسد
آيد نواي کاروان، بر گوش جهان کان دل ستان
تا دل ستاند زين و آن، اينک شتابان ميرسد
رخسار ماهش را ببين، زلف سياهش را ببين
برق نگاهش را ببين، يوسف به کنعان ميرسد
ساقي ببخشا جام را، از باده پر کن کام را
گو باز اين پيغام را، پيمانه گردان ميرسد
...رونق فزاي باغها، لطف و صفاي راغها
بر قلب عاشق، داغها، زيب گلستان ميرسد
بر درگهش کن بندگي، خواهي اگر پايندگي
کان رهنماي زندگي، و آن مهد عرفان ميرسد
مهر سحر، ماه صفا، بحر گهر، گنج وفا
آيينه ايزدنما، خورشيد ايمان ميرسد
يار موافق ميرسد، دلدار صادق ميرسد
قرآن ناطق ميرسد، محبوب يزدان ميرسد
کاخ وفا، قائم از او، مهر و صفا دائم از او
غرق طرب «صائم» از او، جان ميرسد جان ميرسد