بازگشت

بشارت ظهور حضرت مهدي در زبور داوود


در زبور حضرت داود (عليه السلام) که تحت عنوان «مزامير» در لابلاي کتب «عهد عتيق» آمده، نويدهايي در باره ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) به بيانهاي گوناگون داده شده است و مي توان گفت: در هر بخشي از «زبور» اشاره اي به ظهور مبارک آن حضرت، و نويدي از پيروزي صالحان بر شريران و تشکيل حکومت واحد جهاني و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يک دين محکم و آيين جاويد و مستقيم، موجود است.

و جالب توجّه اين که، مطالبي که قرآن کريم در باره ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) از «زبور» نقل کرده است عيناً در زبور فعلي موجود و از دست برد تحريف و تفسير مصون مانده است.

قرآن کريم چنين مي فرمايد:

(وَلَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحوُنَ). [1] .

«ما علاوه بر ذکر (تورات) در «زبور» نوشتيم که [در آينده] بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد».

مقصود از «ذکر» در اين آيه شريفه، تورات موسي (عليه السلام) است که زبور داود (عليه السلام)پيرو شريعت تورات بوده است.

اين آيه مبارکه از آينده درخشاني بشارت مي دهد که شرّ و فساد به کلّي از عالم انساني رخت بر بسته، و اشرار و ستمکاران نابود گشته اند، و وراثت زمين به افراد پاک و شايسته منتقل گرديده است. زيرا کلمه «وراثت و ميراث» در لغت، در مواردي استعمال مي شود که شخص و يا گروهي منقرض شوند و مال و مقام و همه هستي آنها به گروهي ديگر به وراثت منتقل شود.

به هر حال، طبق روايات متواتره اسلامي ـ از طريق شيعه و سنّي ـ اين آيه شريفه مربوط به ظهور مبارک حضرت مهدي (عليه السلام) مي باشد، و قرآن کريم اين مطلب را از زبور حضرت داود (عليه السلام) نقل مي کند، و عين همين عبارت در زبور موجود است. و اينک متن زبور:

«(9) زيرا که شريران منقطع مي شوند. امّا متوکّلان به خداوند، وارث زمين خواهند شد. (10) و حال اندکست که شرير نيست مي شود که هر چند مکانش را جستجو نمايي ناپيدا خواهد بود (11) امّا متواضعان وارث زمين شده از کثرت سلامتي متلذّذ خواهند شد (12) شرير بخلاف صادق افکار مذمومه مي نمايد، و دندانهاي خويش را بر او مي فشارد (13) خداوند به او متبسّم است چون که مي بيند که روز او مي آيد (14) شريران شمشير را کشيدند و کمان را چلّه کردند تا آن که مظلوم و مسکين را بيندازند، و کمانهاي ايشان شکسته خواهد شد (16) کمي صدّيق از فراواني شريران بسيار بهتر است. (17) چون که بازوهاي شريران شکسته مي شود و خداوند صدّيقان را تکيه گاه ا ست (18).

خداوند روزهاي صالحان را مي داند و ميراث ايشان ابدي خواهد بود (19) در زمان «بلا» خجل نخواهندشد، و در ايّام قحطي سير خواهند بود (20) لکن شريران هلاک خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پيه برّه ها فاني بلکه مثل دود تلف خواهند شد (22) زيرا متبرّکان خداوند، وارث زمين خواهند شد، امّا ملعونان وي منقطع خواهند شد (29) صدّيقان وارث زمين شده، ابداً در آن ساکن خواهند شد (34) به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمين بلند خواهند کرد و در وقت منقطع شدن شريران اين را خواهي ديد (38) امّا عاصيان، عاقبت مستأصل، و عاقبت شريران منقطع خواهند شد». [2] .

در فصل ديگر مي فرمايد:

«... قومها را به انصاف داوري خواهد کرد. آسمان شادي کند و زمين مسرور گردد. دريا و پري آن غرش نمايند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آيد. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زيرا که مي آيد، زيرا که براي داوري جهان مي آيد. ربع مسکون را به انصاف داوري خواهد کرد. و قومها را به امانت خود». [3] .

و از جمله در مزمور 72 در مورد پيامبر بزرگوار اسلام و فرزند دادگسترش حضرت مهدي (عليه السلام)، چنين مي فرمايد:

«(1) اي خدا! شرع و احکام خود را به «ملک»، و عدالت خود را به «ملک زاده» عطا فرما (2) تا اين که قوم تو را به عدالت و فقراي تو را به انصاف حکم نمايد (3) به قوم کوهها سلامت و کويرها عدالت برساند (4) فقيران قوم را حکم نمايد، و پسران مسکينان را نجات دهد، و ظالم را بشکند (5) تا باقي ماندن ماه و آفتاب دور به دور از تو بترسند (6) بر گياه بريده شده مثل باران و مانند امطار ـ که زمين را سيراب مي گرداند ـ خواهد باريد (7).

و در روزهايش صدّيقان شکوفه خواهد نمود، و زيادتي سلامتي تا باقي ماندن ماه خواهد بود (8) از دريا تا به دريا و از نهر تا به اقصي زمين سلطنت خواهد نمود (9) صحرا نشينان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاک را خواهند بوسيد (10).

ملوک طرشيش و جزيره ها، هديه ها خواهند آورد، و پادشاهان شبا و سبا پيشکشها تقريب خواهند نمود (11) بلکه تمامي ملوک با او کرنش خواهند نمود، و تمامي اُمم او را بندگي خواهند کرد (12) زيرا فقير را وقتي که فرياد مي کند و مسکين که نصرت کننده ندارد، خلاصي خواهد داد (13) و به ذليل و محتاج ترحّم خواهد فرمود و جانهاي مسکينان را نجات خواهد داد (14) جان ايشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد، و هم در نظرش خون ايشان قيمتي خواهد بود (15) و زنده مانده از شبا به او بخشيده خواهد شد (16) در زمين به سر کوهها مشت غلّه کاشته مي شود که محصول آن مثل اسنان متحرّک شده، اهل شهرها مثل گياه زمين شکوفه خواهند نمود (17).

اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقي بماند، در او مردمان برکت خواهند يافت، و تمامي قبايل او را خجسته خواهند گفت (19) بلکه اسم ذوالجلال او ابداً مبارک باد، و تمامي زمين از جلالش پر شود (20) دعاي داود پسر يسيّ تمام شد». [4] .


پاورقي

[1] سوره انبياء، آيه 105.

[2] عهد عتيق، کتاب مزامير، مزمور 37، بندهاي 9 ـ 38.

[3] همان، مزمور 96، بندهاي 10 ـ 13، ص 1247، کتاب مقدّس.

[4] عهد عتيق، کتاب مزامير، مزمور 72، بندهاي 1 ـ 2، به نقل از بشارات عهدين، ص 248 و أنيس الاعلام، ج 5، ص 92، 93.