بازگشت

کرامت 12


موضوع کرامت: رفع مشکل نازائي و بچه دار شدن

منبع کرامت: دفتر ثبت کرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمکران، شماره 313

مشخصات: خانم ز - ع، اهل ساوه، خانه دار

زمان کرامت: حدود سال 1376

مکان کرامت: مسجد مقدّس جمکران

تاريخ ثبت کرامت: 1377

اسناد و مدارک: راديوسکوپي، راديوگرافي، آزمايش اسپرم، راديولوژي، اولتراسونوگرافي.

زير نظر پزشکان متخصص: وندي، شيوعي، مهاجري، جاويدي، احمدي

اظهار نظر پزشکي:

با عنايت حضرت حق بارداري اتفاق افتاده است.

خلاصه کرامت: تا هفت سال انتظار بچه را مي کشيديم و در عين حال با مراجعه به دکترهاي مختلف و استفاده داروهاي گوناگون بالاخره از درمان نااميد شديم. به همسرم گفتم: حالا که جواب رد مي دهند بيا به مسجد مقدّس جمکران برويم و از حضرت صاحب الزمان عليه السلام بخواهيم.

با عنايتي که شب تولد حضرت زهرا عليهاالسلام به من شد و با استمرار آمدن به مسجد مقدّس جمکران، بحمداللَّه امام زمان عليه السلام عنايت فرمودند و خداوند فرزندي به ما عطا کرد.

شرح واقعه از زبان خانم ز - ع:

در سال 1367که ازدواج کردم، مانند تمام زوج هاي جوان منتظر هديه اي از طرف خداوند بوديم تا گرماي زندگيمان را دو چندان کند، ولي بعد از هفت سال انتظار و مراجعه به دکترهاي مختلف و استفاده از داروهاي گوناگون، سال گذشته با نااميدي کامل، از مراجعه مجدد به پزشکان مأيوس شديم. بعد از عاشوراي حسيني بنده به همسرم گفتم:

«حالا که دکترها به ما جواب رد داده اند، بيا به مسجد مقدس جمکران برويم و به امام زمان عليه السلام متوسل شويم».

از همان موقع شروع کرديم هر هفته، شبهاي چهارشنبه به مسجد آمديم، سه هفته بود که به جمکران آمده بوديم و هر بار با توسل به آقا حجة ابن الحسن عليه السلام از حضرت حاجتمان را طلب مي کرديم.

يک هفته قبل از تولد حضرت زهرا عليهاالسلام خواب ديدم:

شوهرم آمد و مرا صدا کرد و گفت: آقا سيدي شما را کار دارند. وقتي بيرون آمدم، سيدي را ديدم، ايشان به من فرمودند:

اين قدر گريه و زاري نکن، صبر کن حاجتت را مي دهيم.

گفتم: من جواب اين و آن را چه بدهم؟

تا سه مرتبه فرمودند: حاجتت را مي دهيم.

شب ولادت حضرت زهرا عليهاالسلام منزل خواهر شوهرم جشن بود، من در آنجا هم خيلي ناراحت بودم، گريه مي کردم.

شب بعدش هم به جمکران آمديم و باز خيلي گريه کردم، وقت سحر خواب ديدم: «آقا امام زمان عليه السلام آمدند و يک پارچه سبزي در دامن من گذاشتند. عرض کردم: اين چيست؟ فرمودند: بازش کن!

من پارچه را باز کردم، ديدم داخل پارچه، بچه اي زيباست، من او را به صورتم چسبانده بودم و مي بوسيدم».

از خواب بيدار شدم، فهميدم که حضرت حاجتم را عنايت فرموده اند. وقتي هم که مي خواستم زايمان کنم، باز آقا را در خواب زيارت کردم.

بعد از آن با اينکه باردار بودم و همه مي گفتند: به مسجد نرو! ولي بنده مرتب به جمکران مي آمدم و هفته چهلم مصادف با شب عيد نوروز بود که به اين مکان مقدّس مشرّف مي شدم.



اگر درمان درد خويش مي خواهي بيا اينجا

دوا اينجا، شفا اينجا، طبيب دردها اينجا



دکتر غلامرضا باهر و دکتر محسن توانانيا، از اعضاء هيئت پزشکي دار الشفاء حضرت مهدي عليه السلام در رابطه با عنايت مذکور مي گويند:

«بررسي هاي پزشکي آقاي ص و خانم ع که تا هفت سال بعد از ازدواج، صاحب فرزندي نشده بودند، به نظر مي رسد که مشکل عينا مربوط به آقاي ص بوده است که معمولا در مواردي که مسأله به اين نحو باشد جواب درمان مشکل تر مي باشد، به همين دليل ظاهرا درمان قطع بوده و بعد از مدتي به طور خود به خود با عنايت حضرت حقّ بارداري اتفاق افتاده است».