بازگشت

انتظار چه ويژگي هاي خاصي دارد؟


انتظار، در درجه نخست ويژه حيات و زندگي است. ماهيّت زندگي انسان با انتظار و اميد به آينده عجين شده است به گونه اي که بدون انتظار، زندگي مفهومي ندارد و شور و نشاط لازم براي تداوم آن در کار نيست. حيات حاضر و کنوني ظرف پويايي، تلاش و حرکت به سوي فردا و فرداهاست، و اين چنين پويايي و حرکتي بدون عنصر «انتظار» ممکن نيست؛ زيرا احتمال معقول بقا و پايداري و اميد به تداوم حيات است که به زندگي کنوني معنا و مفهوم مي بخشد، و پويايي و نيروي لازم براي ادامه آن را تأمين مي کند. از اين رو است که ماهيّت زندگي با انتظار پيوستگي ناگسستني دارد.

هر انسان زنده اي که در انتظارهاي خويش، به تداوم حيات مي انديشد و بقاي خويش را انتظار دارد، تمام حرکت و سکون خود را در راستاي اين انتظار و در جهت متناسب با تداوم حيات قرار مي دهد.

و لذا در روايات اسلامي مي بينيم که انتظار فرج از افضل اعمال امت پيامبر شمرده شده است. يعني ويژگي انتظار در عمل در راه رسيدن به حيات است. شايد يکي از علل اين گونه آموزش ها اين بوده است که پيروان امام مهدي عليه السلام بکوشند تا خود را به امامشان نزديک کنند و مانند او بينديشند و امت با امام در انتظار به سر برند، زيرا امام نيز در انتظار ظهور خود به سر مي برد.

در حالت انتظار، بهترين شيوه پيوند و همسويي و همدلي با امام نهفته است، و غفلت از انتظار و معناي صحيح آن باعث بي خبري و بي احساسي نسبت به سوزها و شورهاي امام موعود است. شايد در دوران غيبت، انتظار راستين براي فرج، يعني حضور امام در جامعه انساني، نخستين راه بيعت و هم پيماني با امام موعود باشد؛ زيرا انتظار حضور در متن جريان ها و حوادث پيش از ظهور است و مايه يادآوري هدف ها و آرمان هاي امام موعود و زمينه آگاهي و هوشياري هميشگي است. و در حال انتظار نبودن به معناي غفلت و بي خبري و بي احساسي و بي تفاوتي نسبت به حوادث پيش از ظهور و اصل ظهور است.

جامعه منتظر، هر حادثه اي هر چند عظيم و ويرانگر، و هر عاملي هر چند بازدارنده و يأس آفرين، او را از تحقق هدف هاي مورد انتظار مأيوس نمي کند و در راه آن هدف ها از پويايي و تلاش باز نمي ايستد، و همواره به امام خود اقتدا مي کند.

امامي که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرن ها و عصرها استوار و نستوه ايستاده است و ذره اي در اصالت راه و کار خود ترديد نکرده است.

حضرت مهدي عليه السلام فرمود: «... لأنّ اللَّه معنا ولا فاقة بنا إلي غيره، والحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنّا» ؛ [1] «... چون خدا با ما است، نيازي به ديگري نيست، حقّانيت با ما مي باشد و کناره گيري عده اي از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد.»

آري! امام مهدي عليه السلام در چنين انتظاري به سر مي برد و با چنين ايماني در اين شب يلداي زندگي، استوار و تزلزل ناپذير ايستاده است و جامعه «منتظر» و امت چشم به راه نيز بايد اين ويژگي ها را در امام موعود و «منتظر» خويش، نيک بشناسد، و تا حدّ امکان مانند خود او در انتظار باشد.


پاورقي

[1] الغيبة، طوسي، ص 285، ح 245؛ احتجاج، ج 2، ص 278؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 178، ح 9.