بازگشت

چرا امام زمان بعد از ظهور به حکم داوود عمل مي کند؟


کليني به سندش از امام باقرعليه السلام نقل کرده که خطاب به اباعبيده فرمود: «... يا أباعبيدة! إذا قام قآئم آل محمّدعليه السلام حکم بحکم داوود وسليمان لا يسأل البيّنه» ؛ [1] «... اي اباعبيده! هر گاه که قائم آل محمدعليهم السلام قيام کند به حکم داوود و سليمان حکم خواهد کرد و لذا از دليل و شاهد سؤال نمي کند.»

نعماني از ابان بن تغلب نقل کرده که گفت: من با جعفر بن محمّدعليهما السلام در مسجد کوفه بوديم که او دست مرا گرفته بود و فرمود: «اي ابان! زود است که خداوند سيصد و سيزده مرد را در اين مسجد شما حاضر کند... آن گاه به منادي امر مي کند که ندا دهد: اين مهدي است که به حکم داوود و سليمان قضاوت خواهد نمود؛ که در قضاوتش از بيّنه سؤال نمي کند». [2] .

پاسخ:

1 - ظاهر روايات آن است که امام زمان عليه السلام بعد از ظهور به علم خود در هر واقعه اي حکم مي کند نه به بيّنه، بر خلاف آنچه که امامان سابق بر او انجام مي دادند. شيخ مفيدرحمه الله در کتاب المسائل مي گويد: «امام عليه السلام مي تواند به علم خود حکم کند همان طوري که به ظاهر شهادت ها نيز مي تواند چنين کند و هر گاه شهادت را باطل ببيند بر علم خود حکم خواهد کرد...». [3] .

علامه مجلسي رحمه الله در «مرآة العقول» مي فرمايد: «و اين اختلاف در سيره اهل بيت عليهم السلام از قبيل نسخ نيست تا کسي اشکال کند که بعد از پيامبر نسخي نيست، بلکه يا به اعتبار تقيه در برخي موارد است و يا به جهت اختلاف اوضاع و احوال در زمان ها است...». [4] .

2 - از آنجا که وظيفه امام زمان عليه السلام بعد از ظهور پر کردن زمين از عدل و داد است، لذا طبيعي است که به واقع حکم نمايد تا اينکه حقوق به صاحبان اصلي اش باز گردد، و مقتضاي آن اين است که حضرت به علم خود که از جانب خدا به او الهام شده حکم نمايد، و اين همان حکم داوود است.

3 - حکم حاکم به علمش، بدون اتکا بر بيّنه و قسم، نه تنها مورد اتفاق علماي شيعه است بلکه برخي از علماي اهل سنّت نيز آن را جايز شمرده اند.

ابن قدامه مي گويد: «... از احمد بنابر نقلي شنيده شده که حکم حاکم به علمش جايز است، و اين قول ابويوسف و ابوثور و رأي دوم شافعي و اختيار مزني است، زيرا پيامبرصلي الله عليه وآله در موردي که ذکر مي کند بدون بيّنه و اقرار و تنها با علم به گفتار مدعي حکم صادر کرد.

آن گاه مي گويد: حاکم که به قول دو گواه حکم مي کند به جهت غلبه بر ظن اوست، پس در مورد علم و قطع، اولي به جواز حکم است.

و ديگر اينکه حاکم مي تواند در تعديل و جرح شهود به علم خود عمل کند، پس در ثبوت حقّ به طريق اولي مي تواند به علم خود حکم نمايد». [5] .

نتيجه اينکه: هيچ استبعادي ندارد که حضرت مهدي عليه السلام در قضايا به علمي که از جانب خداوند به او الهام شده حکم نمايد.


پاورقي

[1] کافي، ج 1، ص 397.

[2] الغيبة، نعماني، ص 169.

[3] بحارالأنوار، ج 26، ص 177.

[4] مرآة العقول، ج 4، ص 301.

[5] المغني، ج 11، ص 401.