بازگشت

چه عواملي در موفقيت حضرت مهدي در گسترش عدل تأثير گذار است؟


اگر بخواهيم راز و رمز موفّقيت آن حضرت را در پياده کردن حکومت عدل در پهنه زندگي بشر ترسيم کنيم مي توان گفت که در آن روز هم فاعليّت فاعل تام است و هم قابليّت محل، تکميل شده است؛ زيرا در نظام امامت که عهده دار اجراي حقّ و عدالت است، شخص امام که در رأس آن قرار دارد نمونه و الگوي اعلا و نمايش عملي و تجسّم ظهور تمام برنامه هاي اسلامي و تعليمات آن و نسخه سعادت بخش جامعه بشري است. در اين نظام، هم قوانيني که اساس عمل است به عدل، حقّ و برقراري توازن و تعادل نظر دارد، و هم حاکم و نظام حکومت و قوه مجريه اي که اجراي اين قوانين را بر عهده دارد از طريق عدل منحرف نمي شود.

عامل ديگر براي موفّقيت حضرت مهدي عليه السلام در گسترش عدل در جامعه، تکامل عقول بشر در آن عصر است. کساني با عدل و داد درگيرند که عقلشان کامل نيست و وقتي مردم از لحاظ عقل ضعيف باشند زير بار حکومت عدل نمي روند؛ زيرا طبق احاديث، عدل از جنود عقل به شمار مي آيد و جور از جنود و لشکريان جهل. [1] .

لذا در روايتي از امام باقرعليه السلام مي خوانيم: «إذا قام قآئمنا وضع اللَّه يده علي رؤوس العباد، فجمع بها عقولهم وکملت بها أحلامهم» ؛ [2] «هنگامي که قائم ما قيام کند خداوند دستش را بر سر بندگانش مي گذارد و بدين وسيله عقول آنها کامل و افکارشان را پرورش مي دهد.»

بنابراين، عصر حضرت مهدي عليه السلام به جهت تکامل عقولشان و نيز عظمت نظام امامت، به سرعت تمام، پذيراي حکومت آن حضرت خواهند بود.


پاورقي

[1] کافي، ج 1، کتاب العقل و الجهل، ح 14.

[2] بحارالأنوار، ج 52، ص 328. و اصول کافي، ج 1 / کتاب العقل و الجهل، ح 21.