بازگشت

منجي و رهبر در حکومت عدل توحيدي جهاني کيست؟


در مورد سؤال فوق سه احتمال وجود دارد:

1 - منجي و رهبر جهاني همان عيسي بن مريم است، و منظور از مهدي نيز اوست.

2 - منجي و رهبر، مهدي موعود اسلامي است، که از او به مسيح نيز تعبير شده است.

3 - منجي و رهبر، حضرت مهدي است که حضرت عيسي نيز از جانب خداوند به مساعدت او مي شتابد.

ادلّه احتمال اول

1 - لفظ مسيح که مقصود از آن، نجات بخش و منجي است لقب حضرت عيسي عليه السلام مي باشد.

2 - در برخي از اناجيل و روايات اسلامي به طول عمر حضرت مسيح در آخرالزمان اشاره شده است. [1] .

3 - در برخي از روايات آمده: «ولا مهديّ إلّا عيسي بن مريم» ؛ «و مهدي به جز عيسي بن مريم نيست.»

پاسخ: اولاً: نامگذاري حضرت عيسي عليه السلام به مسيح بر استقلال او در برپايي حکومت عدل جهاني دلالت ندارد؛ زيرا نام «مسيح» را برخي از کاتبان اناجيل بر حضرت مسيح اطلاق نمودند و قرآن نيز به جهت شهرت آن بر آن حضرت اطلاق کرده است. و ديگر اينکه کافي است در لقب دادن حضرت عيسي به مسيح به جهت آنکه در تأسيس حکومت عدل جهاني مشارکت دارد.

ثانياً: توافق اسلام و مسيحيت در بازگشت حضرت عيسي عليه السلام در آخرالزمان و طول عمر او دلالت بر استقلال ايشان در تشکيل حکومت و رهبري ندارد.

ثالثاً: در مورد حديث «ولا مهديّ إلّا عيسي بن مريم» که ابن ماجه آن را در سنن خود نقل کرده اشکالاتي وجود دارد:

الف. اين حديث معارض با روايات متواتري است که مهدي را از ذريه رسول خداصلي الله عليه وآله معرفي کرده است.

ب. اين روايت از منفردات محمّد بن خالد جندي است و تنها اوست که آن را نقل کرده است در حالي که او کسي است که به تعبير آبري، نزد اهل سنّت معروف نيست. و به تعبير حاکم نيشابوري، مجهول بوده و نقل حديثش به جهت تعجب است. [2] لذا قرطبي مي گويد: «احاديث نبوي که دلالت بر خروج مهدي عليه السلام از عترت پيامبرصلي الله عليه وآله و از اولاد فاطمه عليها السلام دارد اصحّ از اين حديث است و حکم، مطابق آن احاديث است». [3] ابونعيم اصفهاني نيز حديث را غريب مي داند. [4] .

دليل احتمال دوم:

مسيح در لغت گر چه به معناي مسح شده است ولي اين کلمه لقب کسي قرار گرفته که از جانب خداوند مسح شده و قابليّت براي نجات عالم را دارد، و مطابق روايات اين قابليّت تنها براي حضرت مهدي عليه السلام است.

پاسخ:

اولاً: لقب دادن حضرت مهدي عليه السلام به «مسيح» به معنايي که ذکر شده گر چه امر معقولي است ولي در روايات به آن اشاره نشده است.

ثانياً: از مجموعه احاديث استفاده مي شود که حضرت مسيح با تشريک مساعي با حضرت مهدي عليه السلام امر حکومت جهاني را به پيش خواهند برد.

ادلّه احتمال سوم:

از مجموعه قرائن و ادله به دست مي آيد که حکومت جهاني با رهبري حضرت مهدي عليه السلام و تشريک مساعي حضرت عيسي عليه السلام بر پا خواهد شد زيرا:

1 - امام مهدي عليه السلام وارث طرح کامل حکومت عدل جهاني توحيدي از رسول اکرم صلي الله عليه وآله است.

2 - در روايات اسلامي آمده است که حضرت عيسي از امامت جماعت بر مسلمين امتناع کرده و امام مهدي عليه السلام را به عنوان امامت معرفي مي کند.

3 - حکمت اقتضا مي کند که رهبر حکومت جهاني از امت اسلام باشد.

4 - در عبارات اناجيل آمده است که حضرت عيسي به کمک شخصي به نام «فرزند انسان» از آسمان فرود آمده و با مساعدت او اين حکومت بر پا خواهد شد.


پاورقي

[1] انجيل متّي، 20-19/28.

[2] المنار المنيف، ص 129.

[3] التذکرة، ج 2، ص 299.

[4] حلية الاولياء، ج 9، ص 161.