چرا کتاب مونس الحزين به شيخ صدوق نسبت داده شده است؟
احتمال دارد که اين قضيه به جهت تناسب با تاريخ قم در حاشيه اين کتاب نوشته شده و سپس به مرور زمان از حاشيه داخل متن کتاب شده است. و از آنجا که فتّال نيشابوري در سال 508 به شهادت رسيده و دو قرن بعد از نويسنده کتاب تاريخ قم بوده که معاصر شيخ صدوق است، لذا اين کتاب به شيخ صدوق نسبت داده شده است.
اين کار بسيار زياد اتفاق افتاده است که صاحب «قاموس الرجال» نمونه هايي از آن را نقل مي کند. از آن جمله اينکه در کتاب «مقنعه» شيخ مفيدرحمه الله در مورد حديث نماز استخاره ذات الرقاع آمده است. «و هذه الرواية شاذة». [1] .
ولي مرحوم مجلسي بعد از نقل کلام «مقنعه» مي گويد: «سيد بن طاووس مي گويد: نزد من نسخه اي قديمي از کتاب «مقنعه» است که تاريخ آن منطبق بر عصر شيخ مفيد است و در آن اين جمله: «و هذه الرواية شاذة» وجود ندارد. لذا ممکن است که برخي از حاشيه نويسان آن را در حاشيه کتاب نوشته ولي به مرور زمان داخل در متن کتاب شده است. [2] .
مؤيد اين مطلب اينکه در زمان قديم چاپ نبوده و از روي هر کتاب استنساخ (رونويسي) مي کرده اند و افرادي بودند که حرفه آنها رونويسي بوده است هر چند خودشان عالم به مباحث آن کتاب نبوده اند.
پاورقي
[1] المقعنة، ص 219.
[2] بحارالأنوار، ج 88، ص 288.