مقصود از بدن هور قليائي چيست؟
در پاورقي کتاب «برهان قاطع» آمده است: «هورقليا»، ظاهراً از کلمه عبري «هبل» به معناي هواي گرم، تنفس و بخار و «قرنئيم» به معناي درخشش و شعاع است. و کلمه مرکب به معناي تشعشع بخار است. [1] .
شيخ احمد احسائي معتقد است که «هورقليايي» لغتي سرياني و از زبان صابئين گرفته شده است. [2] .
قطب الدين شيرازي مي گويد: «جابُلقا» و «جابُرسا» نام دو شهر از شهرهاي عالم «عناصر مثُل» و «هورقليا» از جنس «افلاک مُثُل» است. پس هورقليا بالاتر است. [3] .
با توجه به آنچه گذشت روشن مي شود که مراد از عالم «هورقليايي» همان عالم مثال است، و چون «عالم مثال» بر دو قسم است: اول و آخر، گفته اند: اين عالم داراي دو شهر است: جابلقا و جابرسا. عالم مثال، يا خيال منفصل، يا عالم برزخ بين عالم عقول و عالم ماده، چيزي است که عارفان و فيلسوفان اشراق به آن معتقدند ولي فلاسفه مشّاء آن را نپذيرفته اند.
اشراقيان، عالم مثال را دو مرحله مي دانند:
1 - مثال در قوس نزول، که بين غيب مطلق و شهادت مطلق قرار دارد. اين عالم را برزخ قبل از دنيا مي دانند که به وسيله قاعده امکان اشرف اثبات مي کنند. اين مثال را «جابلقا» مي نامند.
2 - مثال در قوس صعود، که بين دنيا و آخرت قرار دارد، و پس از افول و غروب نفس ناطقه از اين بدن ظلماني، وارد عالم برزخ شده و از آنجا به قيامت کبرا مي رود. اين مثال را «جابرسا» مي نامند.
ولي شيخ احمد احسائي در جواب ملا محمد حسين اناري که از لفظ هورقليا سؤال کرده بود، اين چنين مي گويد: «هورقليا» به معناي ملک ديگر است که حد وسط بين عالم دنيا و ملکوت بوده و در اقليم هشتم قرار دارد. و داراي افلاک و کواکبي مخصوص به خود است که به آنها جابرسا و جابلقا مي گويند. [4] .
پاورقي
[1] برهان قاطع، ج 4، ص 2391.
[2] جوامع الکلم، قسمت سوم، رساله 9، ص 1.
[3] شرح حکمة الاشراق، ص 517و556.
[4] جوامع الکلم، رساله 9، ص 1.