بازگشت

آيا واقعيت هاي تاريخي مي تواند ضرورت تشکيل حکومت عدل جهاني ر


با مراجعه به تاريخ گذشته و حال پي مي بريم که بشر در طول تاريخ خود گرفتار انواع عذاب ها و شقاوت ها و قتل و غارت ها بوده است، خصوصاً انسان هاي موحّد که به جرم پاسداري از حق و حقيقت و توحيد، انواع عذاب ها را به جان خريده اند.

قرآن کريم در رابطه با قضيه اصحاب اُخدود که خندق بزرگي حفر کردند و در آن آتشي بس عظيم فراهم آوردند تا مؤمنان و موحدان را در آن زنده زنده بسوزانند سخن به ميان آورده است. [1] .

در صفحه اي از تاريخ مي خوانيم فرعون مصر به مجرد ديدن رؤيايي در خواب چه جناياتي در طول عمر خود انجام داد تا وجودش از گزند بليّات محفوظ بماند.

باز در صفحه اي ديگر از تاريخ جنايات شخصي ديگر به نام «حجاج بن يوسف سقفي» را مشاهده مي نماييم که در مدّت بيست سال حکومت بر عراق، چه جنايات هولناکي را انجام داد. [2] .

در جنگ جهاني اوّل چه انسان هاي بي گناهي به قتل رسيدند که بنابر آمار رسمي تنها تعداد کشته شدگان اين جنگ به بيست و دو ميليون نفر رسيد. پس از مدت کوتاهي آتش جنگ جهاني دوم شعله ور شد و با کمال تأسّف آتش آن دامان هفتاد ميليون انسان را گرفت و به کام مرگ فرو برد.

در جريان اشغال الجزاير بيش از دو ميليون مسلمان توسط فرانسوي ها به شهادت رسيدند. در جنگ ويتنام نيز صدها هزار نفر از مردم بي گناه توسط آمريکايي ها قتل عام شدند.

و در نيم قرن گذشته مشاهده مي کنيم که ملت فلسطين در زير چکمه هاي اسرائيل غاصب صدها هزار کشته و زخمي و آواره از خود به جاي گذاشته است.

حال با تأمّلي نسبت به آينده بشر و خصومت هايي که ميان ملّت هاي مختلف پديد آمده و خصوصاً با در نظر گرفتن تسليحات کشتار جمعي که کشورها براي نابودي يکديگر فراهم آورده اند که مي تواند ده ها بار کره زمين را به نابودي بکشاند، و بالأخص با طرح برخورد تمدن ها که از سوي برخي از روشنفکران آمريکايي همچون «ساموئل هانتينگتون» داده شده و امروز، سياست مداران آمريکايي آن را دنبال مي کنند، در مي يابيم که چه خطر عظيمي جامعه بشري را تهديد مي کند. حال آيا بشر، اميدي به آينده زندگي خود دارد؟ راه حل چيست؟

آيا بشر خود مي تواند با طرح برنامه اي که ضمانت اجرايي نيز داشته باشد صلاح و سعادت را بر کلّ عالم حکم فرما سازد؟ قطعاً اين چنين نيست و لذا تاکنون نتوانسته است چنين کاري بکند و بعدها نيز به تنهايي نمي تواند چنين کاري را انجام دهد. لذا ضرورت اقتضا مي کند که مصلحي غيبي از جانب خداوند متعال براي هدايت و نجات بشر ظهور کرده و مردم را از اين بلاها نجات بخشد و او کسي غير از مهدي موعودعليه السلام نيست.


پاورقي

[1] سوره بروج، آيه 8-1.

[2] مروج الذهب، ج 3، ص 166و167.