بازگشت

مقصود از نيابت عامه در عصر غيبت کبري چيست؟


مقصود از نيابت عامه اين است که امام عليه السلام ضابطه اي کلّي به دست مي دهد تا در هر عصر، فرد شاخصي که آن ضابطه از همه جهات و در همه ابعاد بر او صدق مي کند نايب امام شناخته شود و در جامعه، نماينده او گردد.

بنابراين، کساني که در دوره غيبت صغرا نيابت داشتند و با اسم و رسم معرفي شده بودند «نايب خاص» ناميده مي شوند.

بر اساس روايات وارده در اين باب، مقام نيابت عامه به وسيله خود امامان عليهم السلام به ويژه حضرت حجت عليه السلام به فقيه جامع شرايط تفويض شده است، که از آن جمله مي توان به اين دو روايت اشاره کرد:

1 - عمر بن حنظله از امام صادق عليه السلام سؤال مي کند که اگر در مشکلات و منازعاتي که معمولاً براي آنها به حاکم يا به قضات منصوب از طرف حاکم مراجعه مي کنند، بين دو نفر شيعه رخ داد چه کنند؟ آيا مي توانند به حاکم وقت و يا قضات منصوب از طرف آنان مراجعه نمايند و مشکلشان را حل نمايند؟

حضرت در پاسخ فرمود: مراجعه به آنها حرام است، زيرا رجوع به آنها رجوع به طاغوت است و خداي سبحان مراجعه به طاغوت را نهي کرده است.

او دوباره سؤال کرد: پس چه کنند، زيرا در صورت عدم مراجعه، حقشان ضايع مي شود؟

حضرت با ذکر معيارهايي علماي واجد شرايط را براي آنها معرفي کرده، مي فرمايد: «ينظران (إلي) من کان منکم ممّن قد روي حديثنا ونظر في حلالنا وحرامنا وعرف أحکامنا فليرضوا به حکماً فإنّي قد جعلته عليکم حاکماً، فإذا حکم بحکمنا فلم يقبله منه فإنّما استخفّ بحکم اللَّه وعلينا ردّ، والرآدّ علينا الرآدّ علي اللَّه وهو علي حدّ الشرک باللَّه...» ؛ [1] «در بين خودتان از فقهاي شيعه کسي را انتخاب کنيد که حديث ما را روايت کرده و در حلال و حرام ما نظر نموده و احکام ما را شناخته است و مشکل خود را از طريق او حل نماييد، زيرا آنان از طرف من منصوبند و من نيز آنها را بر شما حاکم قرار دادم. اگر پس از مراجعه به آنان و بيان حکم، طرفين دعوا حکم را نپذيرند، ما را ردّ کرده اند و حکم خدا را سبک شمرده اند، و ردّ بر ما در حقيقت ردّ بر خداست و چنين شخصي در حدّ مشرک به خدا خواهد بود.»

2 - اسحاق بن يعقوب بعد از طرح مسائلي از حضرت مهدي عليه السلام جواب آنها را طلب مي کند. امام در توقيعي که در ذيل آن نامه به وسيله نايب دوم خود محمّد بن عثمان عَمْري مي فرستد، از جمله مسائلي که در آن اشاره کرده اينکه: «... أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلي رواة حديثنا فإنّهم حجّتي عليکم...» ؛ [2] «امّا در حوادثي که پيش مي آيد به راويان حديث ما مراجعه کنيد، زيرا آنان حجت من بر شمايند...».


پاورقي

[1] اصول کافي، ج 1، ص 67، ح 10.

[2] کمال الدين، ص 484؛ الغيبة، طوسي، ص 177.