بازگشت

برهان علت غايي چگونه بر وجود امام زمان دلالت دارد؟


در علم کلام در مبحث افعال الهي به اين نکته اشاره شده که افعال خداوند داراي هدف و غرض است، ولي هدف و غرض الهي همانند هدف انسان نيست؛ زيرا غايت افعال خداوند رسيدن به کمال نيست، خداوند کامل مطلق است و نقص ندارد تا بخواهد از طريق فعل خود آن را برطرف سازد، بلکه غايت افعال الهي به مخلوقات باز مي گردد و به جهت استکمال مخلوقات است.

دليل غايت مندي افعال خداوند آن است که فعل بدون هدف، عبث و لغو است و انجام چنين کاري از خداوند قبيح مي باشد. قرآن کريم نيز در تأييد هدفمند بودن افعال خداوند مي فرمايد: وَما خَلَقْنَا السَّمواتِ وَالأَرْضَ وَما بَيْنَهُما لاعِبِينَ؛ [1] «و آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آن دو است به بازي نيافريديم.»

حکما و فلاسفه الهي مي گويند: «در قوس صعود از هيولي تا وجود محض، هر مرتبه عالي، غايت و ثمره براي مرتبه داني و پايين تر است. و نيز به اثبات رسيده که نتيجه، علت فاعليت فاعل است. بنابراين، هر گاه در عالم خلقت، انساني نباشد خلقت حيوان و وجود او لغو است و...».

از طرفي ديگر مي دانيم که هر فردي از افراد انسان ولو در صورت با افراد ديگر از انسان ها شبيه بوده، و همگي از افراد نوع واحد منطقي به حساب مي آيند، ولي در واقع با يکديگر اختلاف دارند. و لذا در روايتي از پيامبرصلي الله عليه وآله مي خوانيم: «الناس معادن کمعادن الذهب والفضّة» ؛ [2] «جوهر انسان ها به مانند معادن طلا و نقره با يکديگر متفاوت است.»

بنابر اين، انسان به مانند درختي است که ميوه آن وجود انسان کامل است، و او کسي غير از حجّت معصوم خدا در روي زمين نيست. و لذا در روايات مي خوانيم: «... لو بقيت الأرض بغير إمام لساخت» ؛ [3] «اگر زمين بدون امام شود دگرگون خواهد شد.»

خلاصه اينکه انسان کامل - که از او به حجت خدا تعبير مي شود - از آن جهت که علت غايي وجود انسان و... است، وجودش هميشه ضروري است.


پاورقي

[1] سوره دخان، آيه 38.

[2] بحارالأنوار، ج 61، ص 65، ح 51.

[3] کافي، ج 1، ص 179، ح 10.