بازگشت

برهان واسطه در فيض چگونه بر وجود امام زمان دلالت دارد؟


فلاسفه براي عالم، چهار مرحله ذکر کرده اند: عالم ربوبي، عالم عقل، عالم مثال، و عالم طبيعت. و نيز آنان به عقول ده گانه معتقدند که خداوند علت فاعلي و قريب عقل اول و عقل دوّم معلول عقل اوّل و همچنين... و در نهايت عقل دهم، علت فاعلي بر عالم مثال، و عالم مثال نيز علت عالم طبيعت و ماده است، زيرا عالم، عالم اسباب و مسبّبات است و خداوند اين نظام را بر اساس آن بنا نهاده است.

حال اگر کسي سؤال کند که چرا خداوند مستقيماً و بدون واسطه، عالم طبيعت را ايجاد نکرده است؟ در جواب مي گوييم به جهت آنکه بين عالم ربوبي و عالم مادّه سنخيّت وجود ندارد و لذا عوالم مختلف را به جهت برقراري سنخيّت بين عالم ربوبي و عالم ماده و طبيعت، آفريد. از ميان موجودات عالم مادّه، تنها انسان است که با عالم مثال سنخيّت دارد، و براي ايجاد سنخيّت کامل، احتياج به انسان کامل است، زيرا او واسطه فيض بر مجموعه انسان هاي ديگر است. و در اين زمينه فرقي بين فيض تکوين و تشريع نيست.

به عبارت ديگر همان گونه که قانون سنخيّت بين علت و معلول و نيز نظام اسباب و مسببّات در عالم تکوين اقتضا مي کند که بين عالم ربوبي و عالم طبيعت عوالم ديگري باشد تا فيض وجود از راه آنها کاناليزه شده و به عالم طبيعت برسد، در مورد فيض معنوي خداوند و تصرّفات او در قلوب انسان نيز با واسطه انجام خواهد گرفت که همان وجود امام معصوم کامل است. البته فيض تشريع نيز از اين کانال به انسان مي رسد.

از اين بيان به خوبي معناي حديث: «لولاک لما خلقت الأفلاک ولولا عليّ لما خلقتک ولولا فاطمة لما خلقتکما» ؛ « [اي پيامبر!] اگر تو نبودي هرگز افلاک را خلق نمي کردم، و اگر علي نبود هرگز تو را خلق نمي کردم، و اگر فاطمه نبود هرگز شما دو نفر را خلق نمي کردم.» روشن مي شود؛ زيرا وجود اين انسان هاي از همه جهت کامل، سبب فيض الهي بر عالم ماده و افلاکند، و حضرت زهراعليها السلام نيز حلقه وصل بين عالم عقل و نبوت با عالم امامت و انسان کامل است.