ولايت تکويني داراي چه نتايجي است؟
در مصباح الشريعه آمده است: «العبوديّة جوهرة کنهها الربوبيّة» ؛ [1] «بندگي و پيمودن قرب به خدا، گوهري است که نتيجه آن خداوندگاري و کسب قدرت و توانايي بيشتر است.»
قرب الهي آثار فراواني دارد که به برخي از آنها اشاره مي کنيم:
1 - تسلّط بر نفس
خداوند متعال مي فرمايد: إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشآءِ وَالمُنْکَرِ؛ [2] «نماز انسان را از منکرات و بدي ها باز مي دارد.»
2 - بينش خاص
از مزاياي قرب الهي اين است که انسان در سايه صفا و روشني دل، بينش خاصي پيدا مي کند که با آن حق و باطل را به روشني تشخيص مي دهد و هرگز گمراه نمي شود.
قرآن مي فرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً؛ [3] «اي کساني که ايمان آورديد، اگر پرهيزکار باشيد خدا به شما نيرويي مي بخشد که با آن، حق و باطل را به خوبي تشخيص مي دهيد.»
3 - نفي خواطر
پويندگان راه عبوديت به واسطه تکامل و قدرتي که در سايه بندگي مي يابند، بر تمام انديشه هاي پراکنده خود مسلّط مي شوند و در حال عبادت آن چنان تمرکز فکري و حضور قلب دارند که از غير خدا غافل مي شوند و غرق جمال و کمال خدا مي گردند.
ابوعلي سينا مي گويد: «عبادت، نوعي ورزش براي قواي فکري است که بر اثر تکرار و عادت به حضور در محضر خدا، فکر را از توجه به مسائل مربوط به طبيعت و ماده، به سوي تصورات ملکوتي مي کشاند. قواي فکري تسليم باطن و فطرت خدا جوي انسان مي گردد و مطيع او مي شوند». [4] .
4 - خَلع نفس
در جهان طبيعت، روح و بدن نياز شديدي به يکديگر دارند. ولي گاهي روح، بر اثر کمال و قدرتي که از جانب قرب الهي پيدا مي کند از استخدام بدن بي نياز مي شود و مي تواند خود را از بدن خلع نمايد.
5 - تصرف در جهان طبيعت
در پرتو عبادت و قرب الهي، نه تنها حوزه بدن تحت فرمان انسان قرار مي گيرد، بلکه جهان طبيعت مطيع انسان مي گردد و به اذن پروردگار در پرتو نيرو و قدرتي که از تقرب به خدا کسب نموده است در طبيعت تصرف مي کند و مبدأ يک سلسله معجزه ها و کرامات مي شود، و در حقيقت داراي قدرت بر تصرف و تسلط برتکوين مي شود.
پاورقي
[1] مصباح الشريعه، ح 1.
[2] سوره عنکبوت، آيه 45.
[3] سوره انفال، آيه 29.
[4] اشارات، ج 3، ص 370.