آيا فضايل و کرامات امامان ناشي از نبوغ فکري آنها بوده است؟
دانشمندان مادي که جهان بيني مادّي دارند و هستي را در چهارچوب ماده منحصر مي دانند، هرگاه معجزات و امور خارق العادّه اي از کسي مشاهده مي کنند، بر اثر ضعف ايمان و غرور علمي و غلبه ماديگري بر افکار آنها، درصدد توجيه مادي آن برمي آيند و اين امور را به نابغه اشخاص مرتبط مي سازند و هرگز به ارتباط غيبي اين عالم ارزش و بهايي نمي دهند در حالي که اين افراطگري از جهاتي قابل مناقشه است:
1 - افراد در اين نظريه منکر اعتقاد به غيب مي شوند و تنها به مادي گرايي صرف مي انديشند.
2 - بخشي از کرامات و معجزات امامان در سنين کودکي خبرهاي غيبي بوده است که مطابق با واقع درآمده، در حالي که ديده نشده کسي با ادعاي امامت در سنين کودکي با اتکاي به نبوغ فکري خود خبر از غيب دهد. افراد نابغه هر مقدار که به مرتبه اي از نبوغ فکري برسند نمي توانند به طور قطع و يقين خبر از حوادث آينده دهند، تا چه رسد به اينکه کودک باشند.
3 - اگر اين ادعا صحيح است چرا يکي از انبيا يا امامان، کرامات و معجزات علمي و غيبي و... را به نبوغ فکري خود نسبت نداده است؟ بلکه بر عکس تنها ادعايشان آن بود که ما تابع وحي و الهام الهي هستيم.
4 - اگر منشأ کرامات و فضايل امامان در سنين کودکي، نبوغ و زيرکي آنها بوده، چرا ديگران از مقابله با آنها عاجز ماندند و به عجز و ناتواني خود اعتراف نمودند.