چرا خداوند امامت را در کودک قرار داد؟
برخي ممکن است سؤال کنند: چه ضرورتي دارد که کودک امام باشد در حالي که مورد شک و ترديد عده اي قرار مي گيرد؟
پاسخ: ممکن است عواملي چند در اين انتخاب مؤثر باشد:
1 - امتحان مردم؛ زيرا با اثبات امامت طفل از راه معجزه و جهات ديگر، انسان مورد امتحان قرار مي گيرد که چگونه در برابر حق تسليم گردد، همان گونه که حضرت عبدالعظيم حسني مورد امتحان قرار گرفت.
2 - براي اثبات اينکه امامت اين شخص از جانب خداوند است؛ زيرا اگر امامان تنها در بزرگسالي به مقام امامت نايل مي شدند، ممکن بود کساني گمان کنند که مقامات و کمالات آنان همگي اکتسابي است ولي در طفل صغير هيچ گاه اين گمان برده نمي شود. و اگر طفلي فضايلي در حدّ امامت داشت شکّي نيست که از جانب خداوند است.
3 - براي اثبات اينکه مقام و منزلت بر اساس لياقت است نه بزرگي سنّ، چنان که در جريان فرماندهي اسامة بن زيد چنين بود، در حالي که عده اي از صحابه بر عزل او اصرار داشتند پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله به جهت لياقت وي، اصرار بر فرماندهي او داشت.
4 - از آنجا که تا امام رضاعليه السلام امامان را يکي پس از ديگري به شهادت مي رساندند، سنت الهي بر اين قرار گرفت که از امام جوادعليه السلام امامت در سنين پايين قرار گيرد تا اينکه حاکمان جور و ظلم امامت آنان را باور نکرده و آنها را نکشند، تا اينکه نوبت به امام زمان عليه السلام رسيد و چون امامان پيشين از امتحان سربلند بيرون آمده بودند، دشمنان فهميدند که امامت در سنين کودکي نيز ممکن است، لذا قصد داشتند تا حضرت مهدي عليه السلام را از همان ابتداي ولادت به قتل برسانند، لذا خواست خداوند بر اين تعلّق گرفت که او را از هنگام ولادت در پشت پرده غيبت نگه دارد.