بازگشت

عروة الوثقي






يابن النبي المصطفي (ص) گرم است پشت ما بتو

چشم اميد شيعيان نبود بکس الا بتو



حبل المتين و عروة الوثقي توئي و ما همه

افکنده دست احتياج اي عروة الوثقي بتو



مستضعفين روزگار از صدر خلقت تا کنون

چشم تمنا دوخته اي زاده ي زهرا (س) بتو



باب خداوندي تو و فيض از تو بر ممکن رسد

ارجاع ما را داده حق يابن الحسن (عج) تنها بتو



امروز دست کبريا در عالم تکوين توئي

بر پا تمام ما خلق باشد در اين دنيا بتو



اي مقتداي کن فکان کي مي کني پا در رکاب

جان بر لب آمد، اقتدا کي مي کند عيسي (ع) بتو؟



از خون مظلومان نگر شد «قصر حمرا»ها بنا

دنيا سراسر کي شود چون وادي خضرا بتو



دنيا پرآشوب است و شر درمانده شد ديگر بشر

اي منتقم کي مي شود اصلاح ما فيها بتو



در جنت المأوا کجا در فکر حوريم و قصور

هوش و هواس ما بود در جنت المأوا بتو



اي «ملتجي» بايد شود عمر تو صرف طاعتش

زيرا که آنحضرت بود از نفس تو اولي بتو





[ صفحه 78]