بازگشت

چشمه حيات






گوئي اگر ز لطف جوابم چه مي شود؟

آيي اگر شبي تو بخوابم چه مي شود؟



من سائل هميشگي درگه توام

گر باز هم دهي تو جوابم چه مي شود؟



دانم که بي لياقتم اما بياوري

از ياورانت ار به حسابم چه مي شود؟



سر تا بپا حجابم و مفتون روي تو

يکسو اگر زني تو حجابم چه مي شود



اي چشمه ي حيات، منم تشنه وصال

ريزي بکام جرعه ي آبم چه مي شود؟



اي رحمت خدا که دل از دوريت بسوخت

رحم ار کني بقلب کبابم چه مي شود



با عجز «ملتجي» بتو گويد اگر بحشر

آسان کني حساب و کتابم چه مي شود





[ صفحه 44]