بازگشت

اختتام غيبت






روشن از نور جمالت گر جهان مي شد چه مي شد؟

گر جهان روزي بکام شيعيان مي شد چه مي شد؟



انعکاس پرتو توحيد در اقطار عالم

امتثال امر و حکمت در جهان مي شد چه مي شد؟



اي سرور سينه ي اهل محبت گر ز وصلت

اين دل غمديده ي ما شادمان مي شد چه مي شد؟



جسم و جان مرده ي ما گر در اين دوران هجران

زنده از وصل تو اي آرام جان مي شد چه مي شد؟



ذلت مستکبرين، کوتاهي دست اجانب

دوره ي آقائي مستضعفان مي شد چه مي شد



افتتاح بآب عدل و پرچم انا فتحنا

اختتام غيبت صاحب زمان مي شد چه مي شد؟



گر چه در باطن بود او ميزبان خلق عالم

«ملتجي» را گر شبي او ميهمان مي شد چه مي شد؟





[ صفحه 33]