بازگشت

چگونه بايد دعا کرد


زراره گفت: از حضرت صادق عليه السلام شنيدم مي فرمود قائم عجل الله فرجه را غيبتي است قبل از قيامش پرسيدم: براي چه؟ اشاره به شکم



[ صفحه 221]



خود نموده فرمود از کشته شدن مي ترسد، فرمود زراره او منتظر است و او کسي است که مردم در ولادتش شک خواهند نمود بعضي مي گويند در شکم مادر است، بعضي مي گويند غايب است،برخي عقيده دارند متولد شده، بعضي را عقيده اين است که متولد نشده عده اي هم مي گويند که دو سال قبل از فوت پدرش به دنيا آمده او امام منتظر است چاره اي نيست خداوند بايد شيعه را آزمايش نمايد در اين هنگام است که ترديد و شک در آنهايي که عقيده ثابت ندارند بوجود مي آيد.

زراره گفت: زراره! اگر درک کردي آن زمان را اين دعا را پيوسته بخوان

اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ظللت عن ديني. [1] .

چرا بايد در موقع نام بردن قائم از جاي حرکت کرد

صاحب کتاب الزام الناصب نقل مي کند که از حضرت صادق عليه السلام سوال کردند چرا در موقع بردن لفظ قائم از القاب حضرت حجت بايد ايستاد؟

فرمود زيرا او داراي غيبتي طولاني است از شدت محبتي که به دوستانش دارد هر کس او را با اين لقب ياد کند که نموداري از



[ صفحه 222]



دولت او و شاهد ناراحتي از دوريش مي باشد به او توجه مي کند.

يکي از شرايط بنده ي چاکر اين است که هر وقت آقايش به او توجه کرد به احترام آن آقا بايستد و از خداوند تقاضاي تعجيل فرجش را نمايد.

از حضرت رضا عليه السلام نيز نقل شده در مجلسي که در خراسان داشت وقتي نام قائم برده [2] شد دست بر روي سر خود گذاشت و از جاي حرکت نموده فرمود اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه.



امروز اميرالامرا جز تو کسي نيست

بر ناله دل غير تو فرياد رسي نيست



در کعبه و بتخانه و در دير و کليسا

جز نغمه ناقوس تو بانگ جرسي نيست



دل گرمي ما زمره ي افسرده دلان را

جز آتش عشق تو شهاب قبسي نيست



غير از هوس ديدن رخسار چو ماهت

اندر دل پر حسرت ياران هوسي نيست



اي مهدي دين پرده ز رخسار بر افکن

ما گمشدگانيم وره پيش و پسي نيست



تو يوسف گمگشته اسلام چو يعقوب

بهر پدر پير تو ديگر نفسي نيست





[ صفحه 223]





بهر پدرت پيرهني يا که پيامي

بفرست که جز اين زتواش ملتمسي نيست



قربان تو و درد دلت کز غم اسلام

جز اشک دمادم دگرت دادرسي نيست



انصاري قمي



ايا حجة الله الذي ليس جاريا

بغير الذي يرضاه سابق اقدار



و يا من مقاليد الزمان بکفه

و ناهيک من مجد به خصه الباري



اغث حوزة الاسلام و اعمر ربوعه

و لم يبق منها غير دارس آثار



«شيخ بهائي عليه الرحمه»



[ صفحه 224]




پاورقي

[1] بحار ج 13 ص 141 در اينجا دعا تمام مي شود ولي روايت مختصر دنباله اي دارد ضمنا دعاي اللهم عظم البلاء و برح الخفاء که در ج 13 بحار ص 272 و در مفاتيح نيز نقل شد بسيار خوب است.

[2] در روايت ديگري است که اين جريان هنگام خواندن دعبل بود قصيده تائيه خود را که در آن دو شعر مربوط به ولي عصر دارد، منتخب الاثر ص 506.