بازگشت

امکان طول عمر از نظر علم


طبق مطالعات و کوششها و آزمايشات فراواني که دانشمندان درباره ي طول عمر و ازدياد زندگي انسان نموده اند بالاخره به اين نتيجه رسيده اند که جلوگيري از پيري و ادامه شادابي و جواني در سنين زياد يعني طول عمر امري ممکن است، با تلاش هر چه بيشتر اين مسئله را که به مرحله عملي رسيده روز به روز به پيشرفت سوق مي دهند.

دانش امروز عقيده دارد که تقليل متوفيات و طولاني ساختن عمر وارد يک مرحله عملي شده و با کمال سرعت رو به تکامل است. حد متوسط



[ صفحه 167]



عمر مردم اتازوني در سال 1900 - چهل و نه بوده و اکنون بيش از هفتاد سال است.

دانشمندان هنوز در تعيين مرز قاطع زندگي طبيعي بشر به موفقيتي نرسيده اند. مرز منطقي زندگي به نظر دانشمندان تفاوت دارد پاولوف مرز طبيعي حيات انسان را صد سال مي دانست.

مچينکوف آنرا 150 تا 160 قلمداد مي کرد پزشک و دانشمند مشهور آلماني موسوم به گوفلاند معتقد بود که مدت عادي زندگي بشر 200 سال است.

فيزيولوژيست مشهور قرن نوزدهم فلوگر آن را تا 600 سال و روجر بيکن انگليسي تا هزار سال قلمداد کرده اند. [1] .

پروفسور اسمعيل استاد دانشگاه کلمبيا مي گويد: حد و حصر سن مثل ديوار صوتي است و همانطور که ديوار صوتي امروز شکسسته شده اين ديوار سن نيز روزي خواهد شکست. [2] .

تجربياتي که روي بعض حيوانات زير آبي شده دانشمندان را به امکان تغيير دوران حيات اميدوار نموده و همچنين دانشمندان در روي مگسهاي ميوه ها آزمايشهائي نموده اند که در نتيجه عمر آنها نهصد برابر عمر طبيعي گرديده همين آزمايش در صورت موفقيت در مورد عمر انسان اگر عمر طبيعي انسان را هشتاد سال فرض کنيم امکان طولاني شدن آن تا هفتاد و دو هزار سال ثابت مي شود.

به طور کلي در تمام موجودات جهان از نباتات و کرات و حيوانات



[ صفحه 168]



و انسانها موارد استثنائي وجود دارد و افرادي هست که وضع آنها بسيار متفاوت است نسبت به ساير هم زيست هاي خود مثلا در ميان حيوانات بعضي عمر چند لحظه اي و برخي عمر چندين هزار ساله دارند.

دانشمندان شوروي در جمهوري يا کوتسک نزديک قطب شمال يک نوع حلزون پيدا کرده اند که از چندين هزار سال پيش يعني قبل از تاريخ تا حال زنده مانده است. [3] .

ماهيهايي در اقيانوس اطلس در شمال اروپا ديده شده که عمر سه ميليون ساله براي آنها بر آورد کرده اند و مارهايي که عمر چند هزار ساله دارند وجود دارد در حاليکه جنبندگاني نيز هستند که عمرشان چند لحظه بيش نيست. [4] عمر ملکه زنبوران عسل چهارصد برابر عمر زنبوران ديگر است. [5] .

در بين نباتات نيز تفاوت فاحش در زندگي وجود دارد در درياها ذرات ژلاتيني هستند که با جذب کلرفيل جزء عالم گياهان محسوب مي شوند و عمرشان از ثانيه کمتر است و درختاني در مناطق استوائي وجود دارد که مي گويند اگر رطوبت پاي آنها نخشکد تا ابد جوانه و شاخه به اطراف مي فرستد و براي هميشه زنده اند. [6] .

بازده يک دانه گندم را تا بيشتر از هفتصد دانه نشنيده بوديم ولي در روزنامه ها خوانديم که در مزرعه کره بند بوشهر از يک دانه گندم بيش از چهارهزار دانه بدست آمده و مورد تعجب تمام مهندسين کشاورزي



[ صفحه 169]



گرديد با اينکه حد متوسط بازده يک دانه گندم چهل دانه است.

در کاليفرنيا درخت کاجي است به طول سيصد قدم که محيط آن سي قدم مي باشد و عمرش شش هزار سال است. غريبتر از اينها درخت عندمي است در شهر اوروتاوا در جزيره تنزيف يکي از جزاير کاناري است در درياي اتلانتيک (جزاير مزبور بجزائر خالدات مشهور است.)

اين درخت محيطش به قدري است که اگر ده نفر دور آن دستهاي خود را باز کنند بطوري که سر انگشتهاي آنها به هم برسد باز هم به تمام ساق آن احاطه نمي نمايد و صاحب الايات البينات مي گويد حال که سال 1882 است (سال تاليف کتاب الايات البينات) 482 سال است که جزيره مزبور کشف شده و آن درخت عظيم در وقت کشف جزيره به همين حال بوده که حالا هست و هيچ تفاوت و تغييري در منظر آن پيدا نشده و چون نمو اين گونه درختها بطيي ء و کند است که از نمو درختهاي کوچک از همين نوع معلوم مي شود. در اينصورت خدا مي داند چقدر قرون و دهور گذشته تا درخت عندم اوروتاوا به اين عظمت و قطر رسيده.

يکي از علماي نبات شناس در تعيين عمر اين درخت اظهار عجز کرده مي گويد فهم و ادراک بشر از کشف اين سر قاصر است و نمي تواند به تقريب هم بفهمد عندم [7] اووتاوا چند سال عمر کرده همين قدر معلوم و مسلم است که اين نهال کهنسال قرنها پيش از خلقت انسان در کار نشو و نما بوده و زندگاني درازي نموده تا به اين قد و قواره رسيده است.



[ صفحه 170]



مولف الايات البينات مي گويد شگفت انگيزتر از همه اينست که عندم را علماء علم نبات و گياه شناسي از صنف درخت نمي دانند بلکه از جنس گياه مي شمارند و از نوع رستنيهاي زنبقي يعني به قول معروف آنها که پياز دارند مثل نرگس و سنبل در اينصورت بايد عندم اورتاورا ديد و از اين زنبق شميم قدرت آفريننده داناي توانا را احساس نمود که در دل هر روئيده شده و در درون هر پياز زنبق خزانه اسرار و حکمتهاي محقق او است. [8] .

آقاي دکتر رضا پاک نژاد در کتاب خود بنام اولين دانشگاه و آخرين پيامبر ج 2 ص 230 مي نويسد در سر کان شهر تويسرکان که قريه ايست درخت گردواي وجود دارد که هر 15 عدد گردو در يک جلد خربزه مانند سفت و سخت قرار دارد که براي شکستن هر يک گردو ناچار بايد جلد اصلي را شکست و عجيب آنکه هر يک از آن را در جائي حتي در جوار همان درخت به خاک کرده اند نتيجه و ثمره درخت بعدي همان گردوهاي معمولي بوده است و به همين قياس در ميان نباتات و حيوانات و انسانها نوع خارق العاده فراوان بوده و هيچ اهميتي ندارد که انساني برفراز انسانها عمرش چندين برابر انواع خود بوده باشد.

نويسنده مذکور مي نويسد: اتم سنک اول و اصلي بناي ساختمان ماده است واگر آن را از بين ببرند هيچ گاه از بين نخواهد رفت، سلول هم سنگ اول و اصلي بناي ساختمان موجود زنده است اگر واردات



[ صفحه 171]



و صادرات محيطش با حيات وي ناسازگاري نکنند جاويد خواهد بود سلولهائيست که چهل سال قبل در آزمايشگاه به منظور فوق نگهداري شدند هنوز زنده و سلامت بوده و بدون انقطاع توليد مثل مي نمايند.

مي دانيم سلول اين گونه توليد مثل مي کند که يک سلول دو تا مي شود و هر کدام از اينها خود به دو نصف مي شوند و هر سلول جديدي خواهند بود، عقيده ي کلي بر اين است که اگر نرسيدن غذا و سرما و گرما يا کثافت و آلودگي و مسموميت سلول را نکشته بود امروز سراسر جهان را سلول زنده پوشانده بود و در آزمايشگاه به همين دليل مرتب بايد از سلولهاي زياد شده جدا کرده دور افکند تا جائي براي آزمايشگاه باقي بماند.

يک انسان متشکل از سلولهاي مذکور نيز اگر غذا داشته باشد و به سرما و گرما دچار نشود و محيط خارج و داخلش از سموم و کثافات پاک گردد عمر هزار ساله که چيزي نيست مي تواند عمري نسبت به سن متوسط ما جاويد داشته باشد و آنچه امروز سبب مرگ ما مي شود انواع بيماريها است که امروز در حدود چهل و پنج هزار عددش را شناخته اند، در آزمايشگاه محيط خارج را با کنترل سرما و گرما و نور و اشعه هاي زيان آور و... متناسب ساخته و داخل را نيز با رساندن غذاي مرتب و تعويض فضولاتي که از سلولها بعلت تغذيه دفع مي گردد سازگار مي سازند.

از عجائب آفرينش بدن آدمي اين است که همه گونه وسائل و دستگاهي براي دفع فضولات در اختيارش قرار داده اند مانند ريه ها براي



[ صفحه 172]



رفع گاز کربنيک و کليه جهت ادرار و پوست که عرق مي کند و کبد که صفرا مي سازد... آنچنان که گوئي همه چيز را آفريده اند تا از مغز آدمي حفاظت کند تا بتواند در محيط سازگاري به فکر آفرينش انديشه کند و آفريدگارش را بشناسد تمام دستگاههاي نامبرده در مواقع ضروري در دفع مواد زيانبخش مي کوشند.

ولي هميشه به علت ناميزان بودن واردات به بدن، سموم و آلودگيها به تناسب قواي دافعه نبوده بر اثر طول زمان بدن خسته مي شود و گرفتار کثافت عمومي مي گردد بالاخره مي ميرد، اگر بتوانيم همان گونه که در آزمايشگاه به سلول غذا مي رسانيم و فضولاتش را جدا مي کنيم بدن خود را نيز که چيزي جز مجموعه اي از همان سلول ها نيست نگهداري نمائيم عمر بسيار طولاني خواهيم داشت که خوشبختانه تمام اعضايي که زهرها و پليديها را جدا مي سازند به نظم و ترتيب بوده کافي است در انتخاب غذاي سازگار دقت علمي به عمل آمده دانست چه اندازه و چگونه و چه نوعي غذا بايد در بدن وارد کرد تا فضولات حاصله با توانايي دستگاهها در جدا ساختن آلودگيها متناسب بوده هيچ گاه ايجاد مسموميت ننمايد.

در اينجا سوالي مطرح است آيا امام مي تواند غذاي خود را انتخاب کند غذايي به طريق مذکور؟ اگر جواب مثبت است پس عمرش مي تواند جاويد باشد اگر جواب منفي است يعني بدون اجبار خودش غذاي مسموم کننده بخورد چنين شخصي امام نخواهد بود.

يکي از مشاهير پزشکان که راجع به امکان طولاني کردن عمر و تازه کردن جواني در روي حيوانات آزمايشهايي کرده و دکتر فوردلوف



[ صفحه 173]



است اين شخص مي گويد: ششصد آزمايش موفقيت آميز انجام داده ام و اطمينان مي دهد که در آينده نزديک تجديد قواي پيران و برطرف ساختن گرد و غبار سالخوردگي و خميدگي قامت آنها عملي خواهد شد چنانچه ديررس ساختن پيري و طولاني کردن عمر با حفظ صحت قلب و دماغ تا آخر عمر بلکه تغيير صفات و شخصيات و عادات ممکن خواهد شد. [9] .

دکتر رضا پاک نژاد، دکتر معاصر مي نويسد اگر عمر بشر را قبلا عمر رگهاي وي حساب مي کردند و با پنج برابر دوران رشدش درازي برايش منظور مي داشتند يا... امروز وضع رواني و مغزي وي بيش از هر چيز اهميت دارد و در طول عمرش موثر مي دانند، و شاهد بر اين مطلب مواردي را دليل مي آورند که يکي از آنها زودتر فرارسيدن مرگ کساني است که مدتها داراي مقامي بوده و درصدر جاي داشته اند پس از انفصال يا بازنشستگي به سرعت پيري شروع شده به سوي مرگ مي شتابند.

چه خوش گفته است جرج ساچر زيست شناس شيکاگويي:

«مغزها بيشتر و بيشتر تکامل يافت تا مردم زنده بمانند نه اينکه بتوانند حساب کنند يا آهنگ بسازند.»

و بدين ترتيب مغز تکامل يافته بلکه کامل امام است که با دوري از محرمات و مکروهات و ايجاد محيط سالم و وقوف به اصول بهداشتي



[ صفحه 174]



مي تواند ساليان دراز زنده بماند. [10] .

مي نويسد در اسفند سال 1343 به ترجمه از مجلات خارجي خبر دادند که بيماري را به علت خونريزي داخلي در بخش بيمارستان «سن انتوان» پاريس بستري مي کنند مدت چهار ماه نود شيشه خون به او تزريق کرده و دردهاي حاصله را نيز با تزريق مواد بي حس کننده در مسير اعصاب مربوطه تسکين مي دهند روزي که حال بيمار رو به وخامت نهاد و از دردهاي شديد رنج مي برد رئيس بخش آقاي دکتر بوکاي جمجمه اش را باز نموده و نزديکترين نقطه ممکن به مغز را که محل انتقال حس درد بود قطع نمود با حيرت زايد الوصف اطرافيان مشاهده کردند اين عمل نه تنها باعث تسکين درد شده بلکه خونريزي را نيز به کلي متوقف ساخت و باب دانش تازه اي را گشود که اگر تا به حال دخالت قسمتهاي فوقاني مغز را در حالات رواني مسلم مي دانستند، اينک معلوم مي شود مغز قلب و احشاء را نيز تحت کنترل داشته و اثر کليه فعل و انفعالهاي رواني بر روي احشاء و امعاء قطعي است پس از اين گزارش تاکنون دانشمندان آزمايشهاي متعددي نموده و به اثبات رساندند که با کمک فکر و مغز مي توان اندامها را به حالت تعادل و استراحت در آورد و يا بسياري از بيماريهاي احشاء را درمان نمود.

کرسي دانش جرو نتولژي در بعضي از دانشکده هاي پزشکي جهان مترقي نه تنها جهت من و دوستانم براي اثبات طول عمر کساني چون حضرت ولي عصر بقية الله قانع کننده بود بلکه معجزه اي نيز به شمار مي رفت زيرا جرو نترلژي علمي است که مي خواهد پس از پايان



[ صفحه 175]



پژوهشها از اين مطلب نموداري از يک واقعيت علمي پرده برداري کرده و به اثبات برساند که حضرت بقية الله علاوه بر اينکه مي تواند هزار سال عمر کند همان گونه که اسلام در چهارده قرن قبل بيان داشته در زمان ظهورش به سن چهل سالگي است.

در کتاب بشر فردا که از روسي به فارسي ترجمه شده و براي هر سال از 2025 - 1970 ميلادي يک موفقيت بزرگ و امتيازي قائل است و چون سال 2025 مي رسد مي گويد بشر در اين سال اين موفقيت بزرگ را کسب خواهد کرد سال 2025 کنترل شيميائي پيري و سال خوردگي و دائما جوان ماندن است، آقاي دکتر پاک نژاد در کتاب خود دلائلي راجع به اثبات امکان طول عمر مي نويسد که ما از جهت اختصار به قسمتي از آنها اشاره مي کنيم:

1- آيا ما و شما دانشمندان تاکنون انسان را از همه لحاظ و جهات شناخته ايم يا اينکه انسان شناسي در مرحله کودکي است، و کسي جرئت ندارد ادعا کند اطلاعات وسيعي درباره انسان دارد، اگر انسان در اين باره نادان و ناتوان است که حقيقت هم همين است، چگونه مي تواند ادعا کند که پديده هاي بدني قادر نيست يا طوري نيست که بتواند عمر متوسط بشر را به بيش از آنچه تصور مي نمائيم برساند.

بعلاوه وقتي دو نفر از لحاظ کيفيت آن قدر اختلاف دارند که مغز يکي انشتين مي شود و ديگري در جوارش کسي است که يک جمع ساده را نمي تواند انجام دهد چه مي شود در برابر اين اختلاف فاحش



[ صفحه 176]



کيفيتي به اختلاف فاحش کميتي معتقده شده بگوييم ممکن است عمر يکي صد و ديگري هزار سال باشد.

اين اختلاف فاحش کميتي در تمام مراحل دستگاه خلقت مشاهده مي شود مزونهاي موجود در مرکز اتم هستند که عمر يک هزارم ثانيه دارند و مزونهايي بنام هايپرون هستند که عمر ده ميليارديم ثانيه مي نمايند (گرچه امروزه درباره اش بحث مجددي است) يعني اختلاف طول عمر بسيار فاحش است [11] ماهي چهارصد ميليون صاله در سواحل ماداگاسکار کشف شد. [12] .

2- هيبر ناسيون مصنوعي يک طريقه درماني جديدي است که اساس آن عبارت است از کند کردن متابوليسم عمومي بدن بيمار (به توسط استعمال داروهاي فلج کننده عقده هاي عصبي نباتي يا بدون سرد کردن بدن به توسط عوامل فيزيکي) به عبارت ديگر قرار دادن بدن انسان خون گرم در يک وضع که زندگي کند شبيه به زندگي حيوانات خون سرد و خواب زمستاني حيوانات زمستان خواب که متابوليسم درچه حرارتشان در هنگام سرما پايين مي آيد «يعني داراي قدرت سازش با شرائط محيط هستند.»

هيبرناسيون در جراحي معمول بوده بعضي حيوانات مانند خرسها مکاني که آنها را هيبرنه مي کنند خوب شناخته سراسر زمستان را در آن مکان بدون اين که احتياجي به تغذيه و کارهاي فعاليت دار ديگري



[ صفحه 177]



داشته باشند به سر مي برند انسانها نيز مانند اصحاب کهف بر حسب تصادف در چنين مکاني وارد شده سيصد و نه سال قمري ماندند.

دانشمندان تلاش مي کنند که با منجمد نگاه داشتن بدن انساني و نيمه جان ساختن آن شانس زندگي طولاني را براي قرنهاي آينده بيشتر سازند.

اخيرا باين نتيجه رسيده اند که مرگ نيز يک حادثه غير قابل اجتناب نيست، حتي مرگ را نيز مي شود يک بيماري دانست و حتما لزومي ندارد که اين بيماري کشنده باشند البته منظور از اين مرگ طبيعي است زيرا در اين صورت جسم انسان از جمله مغز در حدود 99 درصد زنده است و فقط تعداد کمي از سلولها از بين رفته اند به قول يکي از مجلات علمي، اگر اين بيمار را به عوض اين که مطابق آئين مرسوم به دست متصدي کفن و دفن بدهيم او را به دست پزشک متخصص که به روش هاي «کربونيک» آشنائي کامل دارد بسپاريم (البته اين کار بايد به سرعت انجام شود) پزشک او را به کمک روشهاي خاص که آسيبي به اندامهاي بيمار نمي رساند منجمد ساخته و او را در وضع (نه زياد مرده) و براي مدت نامعيني در کپسولي که نام آن را کپسول آخرت مي گذاريم حفظ مي نمايد به اين اميد که در آينده او را به زندگي دوباره باز گرداند. [13] .

3- اگر انسان را ماشين فرض کنيم طبق اصل دوم ماشين کارنو



[ صفحه 178]



انسان مي تواند براي زندگي جايي را از لحاظ حرارت آن چنان متعادل انتخاب کند که بر دوران جوانيش افزوده شود (اينکه اسکندر در جستجوي آب حيات در دل تاريکي قطب جنوب فرورفت گرچه آب حيات نيافت ولي سرماي آنجا به او شادابي و عمر بيشتري داد) به علاوه مگر نيست که سکونت در اطاقهاي کم فضا بر عکس هواي آزاد و سبز و خرم کوتاهي عمر مي گردد.

4- اثر انتخاب بعضي از زمانها بر طول عمر - بعضي گويند استفاده شايان از نسيم صبح صادق (طلوع اولين اشعه خورشيد) سبب طولاني شدن عمر مي شود و در اين هنگام است که ذرات آهني بيشتر در فضا بصورت مخصوص يونيزه اي که قابل استفاده است در مي آيد برخي هم استفاده از مغرب (غروب اشعه خورشيد) را چنين مي دادند، که اگر از هواي آزاد آن وقت بيشتر استفاده شود عمر را زياد مي گرداند.

صبح دم علاوه بر وجود ذات مفيد در هوا غالبا مناطق زمين را مه صبحگاهي پوشانده و هوا را که براي آدمي مفيدتر است مرطوب هم باشد مرطوب مي کند (در شمال شيلي روي صفحات چوب رشته هاي نايلوني عمودي نصب کرده اند مه روي اين رشته ها به صورت قطرات آب در مي آيد قطره ها مي لغزند و در لوله اي جمع مي شوند و از چند هزار عدد اين صفحات که با قيمت ارزاني تهيه مي شوند مقدار زيادي آب هنگام صبح جمع مي کنند).

5- در سال 1956 در کنگره جهاني ستاره شناسي و علوم فضائي گفته شد که در آينده با تکميل موتورهاي فوتوني سرعت موشکها به سرعت نور نزديک شده و در نتيجه زمان و فعل و انفعالات سلولي و عضلاني



[ صفحه 179]



بدن نسبت به زمين کندتر شده و بر مبناي بر آوردي که در روي زمين مي شود عمر فضا نوردان خيلي طولاني خواهد شد حتي اگر سرعت موشک نزديک به سرعت نور باشد ولي از لحاظ مقايسه با زمان کره زمين مليونها سال هم طول مي کشد فضا نورد بيشتر از چند سال پير نخواهد شد.

نتيجه آنکه وسائلي مي توان داشت که در گوشه اي از اين فضا بود و مليونها سال عمر کرد تا چه رسد به هزار سال (البته مقصود ما اين نيست که ولي عصر از اين وسائل استفاده مي فرمايد بلکه نشان دادن امکان مسئله است).

امروز بشر در اين فکر است که به کرات دور دست آسماني که احتمالا صدها و يا هزارها سال وقت مي خواهد سفر کند و چون عمر کوتاه انسان با اين نوع مسافرتهاي سال وقت مي خواهد سفر کند و چون عمر کوتاه انسان با اين نوع مسافرتهاي طولاني وفق نمي دهد در اين صدد بر آمده که براي رسيدن به کرات آسماني اول بايد عمر انسان را زيادتر کرد لذا امروز در دانشگاههاي مهم دنيا کرسي دو علم جديد «ژرياني» و «جرونتولژي» به همين منظور مشغول فعاليت است و دانشمندان پيش بيني مي کنند روزي مي رسد که بشرهم عمر خود را به هزاران سال مي رساند و هم به کرات دور دست آسماني سفر مي کند.

6- پيري را مي توان به تأخير انداخت؟ سوالي است که از پروفسور بشس فرانسوي شد در کتاب خود بنام اميد به يک زندگاني طولاني و جواب مثبت داده است.

7- مقاله اي اخيرا تحت عنوان انسان در سرما دوازده قرن عمر مي کند امکان داشتن چنين عمر طولاني را به نقل از چند دانشمند



[ صفحه 180]



متذکر است.

8- تحت عنوان (عمر جاوداني با هشتاد هزار تومان) مي نويسند هر کس مي تواند به دلخواه خود در سالهاي منظور زندگي کند الکسيس کارل در کتاب خود انسان موجود ناشناخته اشاره به اين موضوع کرده و آزمايشي را که درباره روتيفرها براي تأييد مطلب نموده متذکر است.

9- رعايت کارهاي چندي که به نظر کوچک مي آيد اما در حقيقت بزرگ و در طولاني کردن عمر موثر است آنها عبارتند از فراموش نکردن خواب قيلوله مخصوصا در ده سال بين 40 و 50 خواب قيلوله خواب کوچکي است که اندکي قبل يا بعد از نهار انجام مي گيرد.

پياده روي که خود شاهد و ناظر پيران سالخورده اي هستيم که براي درازي عمرشان تفاوتي با ديگران جز پياده رويشان مشاهده نمي شود: خواب پوشيدن کفش راحت مخصوصا قشنگ. [14] .

بهترين غذا را در صبح زود خوردن هزاران سال قبل اسلام چنين دستوري داده و امروز در بعضي از ممالک مانند انگلستان رعايت مي کنند آزمايشي است که بين کارگران کارخانجات آنهائيکه بهترين غذاي خود را صبحانه کرده اند علاوه بر اينکه محصول بهتر و بيشتري تهيه مي نمايند حوادث و سوانح نيز براي آنها کمتر است.

اختلاف فاحش طول عمر ملکه زنبورهاي عسل و ساير زنبورهاي کندو را ناشي از تغذيه عصاره گل مخصوصي مي دانند که به همين



[ صفحه 181]



قياس عقيده دارند گاه بر حسب اتفاق مورد تغذيه انسان واقع مي شود که در طول عمرش بسيار موثر بود ه و اطلاعي نيافته است و دستورات بظاهر کوچک ديگر از قبيل عدم اعتياد به دخانيات و ايجاد يک تناسب و تعادلي بين کار و استراحت و خواب و....

بلوفر [15] دانشمند زيست شناس معروف فرانسوي در جريان مطالعات و مشهور خود درباره زنبور عسل به مسئله اي حيرت انگيز يعني زندگي دراز و توام با نيرومندي و جواني ملکه زنبوران برخورد و در خصوص علت آن به تجسس خستگي ناپذيري پرداخت وي در ضمن مطالعه دريافت که ملکه زنبوران از خوراکي که توسط کارگران فراهم مي آيد درتمام عمر تغذيه مي نمايد در صورتيکه ديگر زنبوران سه روز نخستين زندگي از اين مائده اسرار آميز برخوردار بودند، اين غذاي حيرت انگيز چيست و آيا رمز جواني و زيبائي و عمر دراز ملکه (چهارصد برابر ديگر زنبوران زندگي مي کند) در اين ماده غذايي نهفته است.

ترکيب اين ماده يعني شهد شاهانه اسرار آميز بوده و فقط معلوم گشته است که حاوي کاربن - هيدروژن -آزوت- ارگوسترول ويتامينهاي (ب) و مخصوصا به مقدار معتنابهي اسيد بانتوتينگ مي باشد.

بلوفر درتجارب 14 ساله خود ثابت کرد که تحول رشد اشکال جنيني زنبوران و عمر دراز و جواني پايدار زنبور ملکه بواسطه تاثير شگفت انگيز شهد شاهانه مي باشد و همچنين توانست با استحصال اين ماده



[ صفحه 182]



که به نام (اپي سرم) معروف است و تجويز آن در اشخاص فرسوده و پيران نتايج حيرت آوري بدست آورد.

بلوفر با اتکاء بر صدها تجربه اعلام داشته است که تأثير شهد شاهانه در انسان گو اينکه از پيري جلوگيري نمي کند ولي دوران جواني را طولاني و توام با تندرستي و نيرومندي مي سازد و در حقيقت (آپي سرم) داروي بخصوص نبوده بلکه مائده معجزه آسا و حيات بخش مي باشد.

دکتر هوآرد گورتيس دانشمند آمريکايي وابسته به آزمايشگاه بروکلين معتقد است پيري و فرسودگي سلولها معلول خرابي و فساد اسيد (دزو کس ريبونو کلئيک) آ.د.ن سلولهاي است مي دانيم که (آ. د. ن) کار و توليد سلولها را هدايت مي کند و هر قدر اين ماده رو به فساد بگذارد به همان ميزان از ميزان کار سلولها کاسته مي شود و تنها راه جلوگيري از پيري بوسيله يک عمل داروئي در سطح مولکولهاي (آ.د.ن).

از ميان مراکز تجسسهاي جهان که پيشرفتهاي قابل توجهي در زمينه جلوگيري از پيري بدست آورده اند مراکز پژوهشي بخارست، پاريس و بالتيمور در درجه اول اهميت قرار دارند در بالتيمور هم اکنون نتايج مطالعات و آزمايشهاي پزشکي روي ششصد نفر از 18 تا 99 ساله مورد بررسي است.

پزشکان در حال حاضر مي کوشند به وسائل دارويي از فساد (آ.د.ن) سلولها جلوگيري کنند. در اين راه پيشرفتهاي قابل توجهي نيز بدست آورده اند به اين ترتيب مي توان گفت طولي نخواهد کشيد که بيماري پيري از بين خواهد رفت. [16] .



[ صفحه 183]



10- روز افزون بودن عمر متوسط آدمي که در نتيجه تلاش دانشمندان با موفقيت انجام پذيرفته چنانچه در سال 1900 عمر متوسط مردم اتازوني 49 بود و اينک از هفتاد متجاوز است و اگر عوامل چندي در بين نبود عمر متوسط هم اکنون ما فوق تصور مي شد که مهمترين آن عوامل را مي شماريم.

1- سيل داروهائي است که به سوي جهان سرازير شده و بدنها را مسموم ساخته بخصوص داروهايي که تصور مي نمايند مرهم دلهاي مضطربي است که خدا از آنها دور شده است و به نامهاي مختلف براي درمان عصبانيت به بازار عرضه مي گردد و جهانيان را معتاد مي سازد حتي انتوبيوتيکها که بيماريهاي عفوني را درمان مي کنند متاسفانه مصرف زياد آنها سبب جانشيني بيماري هاي دژانيو مي گردد.

2- زهرهاي حاصله از غذاهاي تقلبي است کهم هر روز در گوشه و کنار کشف مي شود يا نمي شود.

3- آلودگي هواي شهرها با دود اتومبيل و کارخانجات.

4- تغيير ماهيت مواد خوراکي با ريختن کودهاي شيميائي.

5- بدتر از همه زندگي کردن در شهرهايي که محيط غير اخلاقي داشته و قوانين غريزي در آنجا پايمال شده و هرزگي و بي بند و باري حکم فرما است اين محيطها سبب پيدايش ترشحات غير متعادل غدد مترشحه و در نتيجه عامل موثر به هم زدن هماهنگي بين اعضايند.

6- غوغاي حاصله از تمدن و زرق و برقهاي خيره کننده و هياهوي آسمان خراشها که همه کوبنده اعصاب و سبب ايجاد ترشحات



[ صفحه 184]



نامتعادلند و دو قسمت ديگر در مورد عوامل ناسازگار با طولاني شدن عمر ذکر شده که به جهت اختصار صرف نظر گرديد.

11- دکتر هنري الحيس اشاره به عمر هشتصد سال انساني و امکان عمر بيشتر وي مي نمايد.

12- مچينکف عقيده دارد اگر محصول متابوليکي ميکربي را از روده ها حذف کنيم پيري ديده نمي شود بايد توجه داشت که ميکرب نمي تواند در بدن کاملا سالم اختلالي ايجاد کند.

ساليان دراز است که بشر براي طولاني کردن عمر و همچنين درباره امکان و اثبات يافتن عمر دراز کتابها نوشته و مي نويسد که به پاره اي از آنها اشاره مي گردد:

1- کتاب «دانش مربوط به طولاني کردن عمر» از آقاي گوفلاند روسي که اين ايده را ماکروبيوتيک ناميده است اين کتاب به فارسي ترجمه شده و رووس مطالب آن براي يافتن يک عمر طولاني بر رژيم غذايي صحيح- کار متناسب - خنديدن - دوري از ترس و ياس و افسردگي و حسد قرار دارد.

2- پارفين نيگاليچف درباره دراز کردن عمر کتابي نوشت که پايه و اساس آن استفاده از نيروي شفا بخش طبيعت و پيشگيري از بيماريها و آب ديده کردن ارگانيزم بدن بود.

3- هوفلند زيست شناس کتابي بنام فن طول عمر نوشته است.

4- تارخانف کتابي به نام طول عمر حيوانات، گياهان، مردم نوشت که بيشتر توجه وي به صرفه جويي در نيروهاي زنده اعضاء براي يافتن عمر دراز بود.



[ صفحه 185]



5- پرفسور پي پليز کتاب عمر دراز را نوشت وي دکتر در طب و فلسفه بود.

اصولا مدت مديدي است فکر دراز کردن عمر، دانشمندان را مشغول داشته و از صورت نظري و تئوري خارج شده و جنبه تحقق و عملي به خود گرفته چنانچه دانشمنداني چند در اين باره پژوهشها کرده و موفقيتهايي کسب کرده اند و هر کدام روشي را براي ادامه حيات و جلوگيري از پيري و طول عمر بکار برده اند.

از بررسي تمام مطالب گذشته اين موضوع مسلم مي شود که طول عمر يک امر ممکن و زيست يک انسان به مدت درازي از نظر علمي هيچ گونه استبعادي ندارد و بشر خود را در راه کشف طريقي است که بتواند عمر متوسط عمومي خود را هر چه بيشتر بالا ببرد با اعتراف چنين حقيقتي ديگر جاي استبعاد در طول عمر ولي عصر عجل الله فرجه باقي نمي ماند زيرا به عقيده ي ما امام داناترين مردم جهان به تمام رموز و اسرار طبيعت است ا و خود براي حفظ سلامتي و شادابي خويش آخرين متد و روشي را که هنوز ممکن است کشف نکرده باشند مي داند با اينکه وجود مقدس او در پناه لطف خداوند و اراده پروردگار از هر نوع آفت و ناملايمات مصون و محفوظ بوده و جاي اينگونه بحث ها و انتقادها در مورد او نيست.



[ صفحه 186]





تا شد آئينه رويت دل دانشور ما

جز خيال تو هوائي نبود در سرما



تا نهاديم سر خويش به خاک قدمت

تاج بخش است به شاهان جهان افسر ما



به عنايت نظري گر فکني بر من زار

سعد اکبر شود از يک نظرت اختر ما



سايه اي بر دل زارم فکن از لطف که نيست

غير لطف تو در آفاق کسي ياور ما



گر نثارت دل و جان خواهي اينک دل و جان

ور فدايت تن و سر اين تن ما اين سرما



به صفايت اگر اي ماه بدوران کس نيست

به وفاهم نبود هيچ کسي همسر ما



اي ولي الله اي حجت حق چه شود

که چو خورشيد بتابي تو به بام و درما



نقش شاهنشهيت نيست که از روي کرم

تو بگوئي که کمالي است غلام در ما



کمالي سبزواري



[ صفحه 187]




پاورقي

[1] مجله دانشمند شماره مسلسل 51 نقل از نويد امن و امان ص 210.

[2] اطلاعات شماره 11805.

[3] اطلاعات شماره 977.

[4] نور دانش شماره 6 دوره جديد سال پنجم.

[5] در بعضي از نوشته ها چهل برابر نيز گفته اند.

[6] نور دانش شماره 6 دوره جديد سال 5 نقل از نويد امن ص 230.

[7] درخت عندم را درخت دم الاخوين و دم الثعبان نيز گويند فارسي آن خون سياوش و خون سياوشان.

[8] پيک ايران شماره 1152.

[9] تغيير طنطاوي ج 17 ص 224 به نقل کتاب امن و امان ص 251.

[10] اولين دانشگاه ج 2 ص 204.

[11] در همين کتاب از صفحه 302 تا 207 راجع به اختلاف عمر نبات و انسان مطالبي ذکر شده.

[12] نقل از کيهان 22 آذر 1343 شماره 64135.

[13] نقل از انتشارات دارالتبليغ قم شماره 6 ص 16 به نقل از مجله دانشمند سال 47 شماره 4 ص 5.

[14] در حديث نيز رسيده باکر الغداجود الحذاء خفف الردا براي سلامتي و ازدياد عمر بهترين غذا را صبحانه بخور و کفش راحت و خوب بپوش و لباس را کوتاه کن.

[15] کتاب امن و امان ص 255 نقل از اطلاعات شماره 8930.

[16] اطلاعات شماره 12672 به نقل نويد امن و امان ص 258.