بازگشت

امکان طول عمر از نظر علمي و تاريخي


از سال دويست و پنجاه هجري که سال ولادت ولي عصر عجل الله فرجه است تاکنون بيش از هزار و صد سال مي گذرد اين مطلب که آيا انسان مي تواند هزار سال يا بيشتر زندگي کند موجب استبعاد در مورد زيست نمودن حضرت حجت در اين مدت يا بيش از آن شده و دست آويزي گرديده براي گروهي که مي خواهند اعتقادات ارادتمندان به اين خاندان را مشوب ساخته و آنها را از جاده حقيقت منحرف نمايند اينک با توجه ولي عصر ارواحنا فداه در مورد امکان طول عمر از نظر قرآن و تاريخ و سپس امکان آن از نظر علمي بحث مي کنيم.

ولي قبل از بررسي در مورد اين استدلال بايد توجه خوانندگان را به اين نکته جلب نمايم که فرقي است آشکار، بين ممکن و محال و معمولا ما در بحث و انتقادها آنچه امکان دارد ولي مستبعد است در حکم محال تلقي کرده نسبت به محال و معمولا ما در بحث و انتقادها آنچه امکان دارد ولي مستبعد است در حکم محال تلقي کرده نسبت محال به آن مي دهيم.

محالات به يکي از دو صورت توحيه مي شود مثلا اجتماع دو ضد را



[ صفحه 157]



محال مي دانند از قبيل شب و روز که در يک آن هم شب باشد و هم روز يک چيز در يک حال هم سفيد باشد و هم سياه و اجتماع دو نقيض نيز محال است من، هم باشم و هم نباشم.

با توجه به اين قسمت بايد اموري که ممکن است ولي بعيد به نظر مي رسد با محال اشتباه نکرد زيرا ممکن نيز به دو صورت پيدا مي شود ممکن عادي مانند تمام اموري که ما در شب و روز با آن روبرو هستيم از قبيل خوردن و آشاميدن، خريدن، و فروختن دوم ممکن بعيد که اين قسمت نيز به ميزان استبعادي که دارد مختلف است و شدت و ضعف خواهد داشت به طوري که در بعضي از موارد چنان بعيد است که در عرف و عادت مردم معمولي محال به نظر مي رسد با اينکه امکان عقلي و عملي نيز دارد.

راه رفتن يک انسان بر روي سيمي ممکن است ولي بعيد است در صد سال پيش اگر سخن از پيمودن انسان فاصله بين تهران و مشهد را در مدت دو ساعت به ميان مي آمد، بسيار بعيد مي رسيد، اين همان موردي است که بعضي بدون توجه شايد آن را محال مي دانستند ولي اکنون به صورت يک امکان عادي روزمره در آمده يا پنجاه سال قبل شنيدن صدا و ديدن شخصي گوينده را از فرسخها فاصله بسيار بعيد مي رسيد، که اکنون موضوعي عملي و عادي شده بايد توجه داشت که طول عمر به مدت زياد امر محالي نيست ممکن است ولي ممکن بعيد است که شخصي هزار سال يا بيشتر عمر کند اما محال نيست.

همين اختلاف عمر در اشخاص که بعضي در پنجاه سالگي و



[ صفحه 158]



برخي در صد و پنجاه سالگي از دنيا مي روند دليل بر امکان طول عمر و اختلاف اشخاص در مدت زيست مي باشد.

طول عمر ولي عصر وقتي امري عادي بود البته با قدرت پروردگار که نظام عالم هستي در اختيار اوست زندگي آن جناب در اين مدت طولاني يا بيش از آن ديگر محال نخواهد بود بلکه امري واقعي و عملي مي شود با توجه به اينکه ادامه حيات و زندگي و طول عمر لازمه انسان زنده است و احتياج به دليلي ندارد چنانچه مي بينيد هيچ گاه از شخصي نمي پرسيم چرا زنده مانده اي. چون ادامه زندگي لازمه وجود او است ولي مردن دليل مي خواهد.

به همين جهت از مردن هر کس آگاه مي شويم مي پرسيم چرا مرد و چه مرض داشت و يا به چه علت از دنيا رفت تا دليلي قانع کننده از قبيل بيماريهاي صعب العلاج و يا تصادف و از اين قبيل نشنويم قانع نمي شويم زندگي و طول عمر ولي عصر نيز لازمه به اقامه برهان و دليل نيست پس از اثبات تولد ايشان و امکان طول عمر ديگر جاي هيچ گونه ايراد و اشکالي نخواهد بود مخصوصا با وقوع عمرهاي طولاني و پيدا شدن معمرين که به زندگي بعضي از آنها در صفحات آينده اشاره خواهيم کرد.



[ صفحه 159]