بازگشت

مهدي ششمين فرزند امام صادق است


در اين مورد که از فرزندان حضرت صادق و ششمين آنها است نود و نه روايت رسيده که ما به ذکر دو روايت اکتفا مي کنيم.

1- در کتاب کمال الدين صدوق از حنان سراج نقل مي کند. گفت از سيد اسمعيل حميري شنيدم مي گفت من قائل به غيبت محمد حنفيه



[ صفحه 78]



بودم [1] مدتها گمراه زندگي مي کردم تا اينکه خداوند بر من به وسيله حضرت صادق منت نهاد و از آتش جهنم نجاتم داد و به راه راست هدايت شدم.

بعد از آنکه امامت حضرت صادق بوسيله دلائلي که مشاهده کردم بر من ثابت شد و فهميدم او حجت خداست بر من و تمام مردم آن روز و او امامي است که اطاعتش واجب است و بايد از او پيروي کرد. روزي به آن جناب عرض کردم اخباري از شما براي ما نقل شده درباره غيبت و اينکه وقوع آن حتمي است تقاضا مي کنم بفرمائيد کداميک از ائمه غايب خواهد شد.

فرمود غيبت مربوط به ششمين فرزند من است، هم او امام و پيشواي دوازدهم بعد از پيغمبر است که اولي آنها اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخرين آنها قائم بحق بقية الله در زمين و صاحب الزمان است بخدا قسم اگر به اندازه ي عمر نوح غيبت نمايد از دنيا نخواهد رفت مگر اينکه قيام نمايد و دنيا را پر از عدل و داد کند همان طوري که پر از ظلم و جور شده سيد حميري گفت وقتي اين سخن را از مولايم حضرت صادق شنيدم به دست او توبه نمودم و اين قصيده را به همان مناسبت سرودم.



فلما رايت الناس في الدين قد غووا

تجعفرت باسم الله فيمن تجعفرا [2] .





[ صفحه 79]



2-صدوق در کمال الدين از ابراهيم کرخي نقل مي کند گفت خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيده نشستم در اين هنگام ابوالحسن موسي بن جعفر عليه السلام که کودکي بود وارد شد از جاي حرکت کرده او را بوسيدم. و در خدمتش نشستم.

حضرت صادق به من فرمود: ابراهيم!توجه داشته باش اين فرزندم امام است بعد از من گروهي در مورد امامت او گمراه خواهند شد. و گروهي به اعتقاد امامتش سعادتمند مي گردند خداوند قاتل او را لعنت نمايد و عذابش را دو چندان کند.

خداوند از صلب او خارج مي کند بهترين شخصيتها را در زمان خودش هم نام جدش و وارث علم و احکام او است در جريانهاي مذهبي، معدن امامت و جامع حکمت است او را ستمگري از خانواده فلان بعد از وقايع عجيب و ديدني از حسادت مي کشد [3] ولي خداوند منظور خود را اجرا خواهد نمود اگرچه کفار نپسندند.

خداوند از نژاد او خارج مي کند مهدي دوازدهمين امام را که به کرامت خدا ممتاز گرديده و در پاکيزه ترين جايگاهها او را جاي داده امام منتظر و ثاني عشر است کسي که اقرار به امامت او داشته باشد مانند شخصي است که با شمشير برهنه در مقابل پيغمبر از او دفاع نمايد.

در همين موقع ناگاه يکي از طرفداران بني اميه وارد مجلس شد امام صادق عليه السلام از ادامه سخن خودداري کرد. من يازده مرتبه



[ صفحه 80]



ديگر خدمت حضرت رسيدم به اميد اينکه دنباله فرمايش او را بپرسم ولي اين توفيق نصيبم نشد تا دو سال بعد روزي خدمت آقا رسيدم نشسته بود بدون مقدمه و قبل از سوال من فرمود:

او ناراحتي شيعيان خود را برطرف مي نمايد بعد از اينکه سختي و گرفتاري شديدي را پشت سر گذاشته اند و ناراحتي و ترس عجيبي ديده اند. اي خوش به حال کسي که آن زمان را درک کند.

آنگاه فرمود ابراهيم کافي است ترا همين مقدار.

ابراهيم مي گويد تا کنون گمشده اي را نيافته بودم که اين قدر باعث آرامش و تسکين من شود و چشمم روشن گردد. اين حديث را نعماني در غيبت خود نيز نقل کرده. [4] .


پاورقي

[1] کساني که محمد بن حنفيه را مهدي موعود مي دانستند و مي گفتند نمرده و غايب شده به نام کيساني معروف شدند و مذهب آنها کيسانيه مي گفتند.

[2] نقل از منتخب الاثر ص 214 معني شعر: چون ديدم مردم در دين گمراهند بنام خدا پيروي از حضرت صادق نمودم در ميان آنها که پيرو آن جناب بودند.

[3] منظور علي بن موسي الرضا است.

[4] منتخب الاثر ص 40.