ترک خروج مگر با حکم فقيه جامع الشرائط
از جمله تکاليف انام در غيبت امام (عليه الصلوة و السلام) در کنج انزوا خزيدن، و انگشت تحسر و تحير به دندان گزيدن، و شربت ترک خروج و جهاد را با اهل باطل مزيدن، و غصص و محن قصص و فتن ناملايمات و محذورات ديني و ايماني را در خزينه ي سينه انباشتن، و دين و ايمان خود را از شياطين انسي و جني نگاهداشتن، و متوسل به خداوند قهار و رسول مختار و ائمه ي ابرار اطهار (عليهم صلوات الله الملک الجبار) شدن، و مانند پلاس و احلاس در خانه ي خود فرش بودن، و مسئلت ظهور آن حضرت را (عجل الله فرجه) نمودن، و مستعد سفر مرگ بودن است. و في «الصحيفة الکاملة» عن ابي عبدالله (عليه السلام):
ما خرج و لا يخرج منا اهل البيت الي قيام قائمنا احد ليدفع ظلما و او ينعش حقا الا اصطلمته البلية و کان قيامه زيادة في مکروهنا و شيعتنا...
اگرچه ظاهرا از کلمه ي «منا اهل البيت» مستفاد مي شود که امام يا اولاد امام (عليهم السلام) هرگاه بخواهد خروج کند و احقاق حق يا ابطال باطلي نمايد،منکوب و مخذول و مبتلا خواهد شد. و تا ظهور دولت حقه، اهل حق مغمور و مستور خواهند بود، و تا خروج و ظهور حضرت بقية الله في الارضين و السموات صاحب العصر و الزمان (ارواح العالمين فداه) دولت به دست اهل باطل و کفر
[ صفحه 278]
خواهد بود، چنانکه در احاديث عديده رسيده ولکن به حسب تأويل و تفسير بعض آيات و احاديث که از اهل بيت معصومين (سلام الله عليهم اجمعين) رسيده، چنانکه فرموده اند:
السلمان منا اهل البيت.
مي توان مواليان و شيعيان اهل بيت (عليهم السلام) را هم از اهل بيت محسوب نمود، علماء و فقهاء که نواب امام (عليه الصلوة و السلام) هستند که جاي خود دارند. چنانچه در اين ازمنه که حضرت حجت (عجل الله فرجه) غيبت کبري فرموده اند، اگر احدي از شيعيان اعم از علماء و فقهاء و حکماء و عرفاء و امراء و اعيان واشراف و رعايا و برايا و غير هم بخواهد خروج کند، و امر به معروف و نهي از منکر نمايد، و مذهب جعفري و ملت وآئين و احکام شيعه ي اثني عشريه را رواج دهد بر ساير ملل و اديان، حتي بر اهل تسنن و غيرها، صحيح نيست. و بنابر اين حديث شريف و ساير احاديث متظافره، منکوب و مخذول و مقهور خواهد شد، بلکه جان او به معرض تلف است. پس در اين صورت سکوت و تقيه در اين ازمنه واجب است. عالم عامل مرحوم حجت الاسلام و کهف الانام حاجي اشرفي (رضوان الله تعالي عليه) در بعض تدوينات خود مي فرمايد، ما هذا لفظه:
ممکن است تاويله آيه ي مبارکه ي:
انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا.
در باطن باطن و داخل کردن جميع اهل ايمان در آن بيت نبوت، و حصول طهارت تامه و قابليت بقاء ابدي از برکت توسل ايشان (سلام الله عليهم)...
و عين کلام ايشان را (برد الله مضجعه) ذکر کردم، به جهت تاييد اين که گفتم دوستان و شيعيان اهل بيت را (سلام الله عليهم اجمعين) مي توان در جزو اهل بيت محسوب نمود، که مبادا بعضي از متقشرين استبعاد نمايند. پس در اين
[ صفحه 279]
عصر و زمان که دولت به اهل کفر و ضلال و غيره است، صحيح نيست احدي از علماء و فقهاء و حکماء و عرفاء و امراء و امناء و غيرهم به جهت امر به معروف يا نهي از منکرات خروج نمايند، يا جنگ و جدالي کنند، الا در بعض موارد که جهاد عمومي واجب خواهد شد و حکم آن بسته به فتوا و حکم مجتهد جامع الشرائط است، چنان که در «کتاب جهاد» از کتب فقيه مفصلا مسطور است. پس مواليان و دوستان حقه ي اثني عشريه بايد بنا به فرمايش امام (عليه السلام)، مانند پلاس در خانه هاي خود پهن شده، و صبر و شکيبائي را اختيار نموده. و از درگاه حضرت احديت (عز سبحانه و بهر برهانه) استدعاي تعجيل در ظهور و فرج حضرت حجت (ارواح العالمين فداه) نمايند، و مداومت به بعض دعواتي که وارد شده در غيبت آن حضرت (ارواحنا فداه) قرائت شود بنمايند، و دين و ايمان خود را حفظ کنند که شياطين انسي و جني از آنها نربايند.
از حال خود آگه نيم، ليک آنقدر دانم که تو
هرگه به خاطر بگذري اشکم ز دامان بگذرد
[ صفحه 280]