اما تکاليف طايفه ي خواص که از جمله خصيصين و محرم اسرار آن حضرتند (صلي الله عليه و علي آبائه المعصومين) آنها را از قرار اخبار و احاديث و آثار و شواهد عقليه و نقليه چندين اشخاص شمرده اند. يکي حضرت خضر (عليه السلام) و ديگري الياس نبي (عليه السلام) و ديگري حضرت عزرائيل (عليهم السلام) و عموم روساي ملائکه ارضين و سماوات و عموم روساي مسلمانان و مومنان جن و ديگري اباصالح که يکي از روساي اجنه است کمه موکل در قفار و براري است براي هدايت گمراهان، و ديگر حمزه که موکل در بحار است، کما في المکارم - مجلسي (قدس سره) در «کتاب آداب و سنن بحار» از «محاسن» برقي نقل مي نمايد در خصوص ابا صالح يا صالح که ابي الحسين کنيه ي او است و اين همان جنيه است که گفت:«من از جنيان سوره جن هستم، کسي از آنها باقي نمانده مگر من که گمراهان را به منزل مي رسانم. «و استاد اعظم (مدظله العالي) ابا صالح را در «نجم ثاقب» از اسماء آن حضرت (ارواحنا فداه) ذکر کرده اند - و ديگر عبدالرحمن و عبدالقادر جني و ظلوخوش پادشاه مسلمانان از جن - که به لغت ايشان به معني «سليم النفس» است و قوم او آدميان را که در مذهب آنها باشند به غايت دوست دارند - و ديگر فقطس پادشاه جنيان هندوسند و خليفه و قهرمان او فيقطوس - و او به ملازمت شيث (عليه السلام) رسيده و از او عهدها گرفته - و ديگر ائمه ي مسلمانان جن مانند ابوفروه و مستور و رياح و قيس و ابو مالک، و از ايشان فروتر مجتهدند چون ابوالعباس و عبدالشهاب و غير ذلک که هر يک از اينها مامور کاري بزرگ هستند و مامور به امر آن حضرتند (ارواحنا فداه و ديگري ارواح نواب اربعه آن حضرت



[ صفحه 25]



که در غيبت صغري نواب خاصه ي آن حضرت در ميان شيعيان بودند و ديگر ارواح ساير سفرائي که در زمان غيبت صغري در ساير بلاد و اماکن متفرقه به طور آشکارا و پنهان واسطه و وسيله ي قضاء حوائج و اخذ وجوهات و عرايض و غيرها بودند و ديگر کساني که در غيبت کبري نادرا مفتخر به اين موهبت عظمي شده اند و مي شوند - مثل شيخ سديد مفيد (قدس سره) که توقيعات عديده به جهت ايشان در غيبت کبري شرف صدور يافت و ديگر سي نفري که هميشه با آن حضرت هستند و آنها را کسي نمي شناسد و ديگر برادر و اولاد و نوادگان آن حضرتند که فعلا در بلاد معموره ي مشهوره ي مغموره، حکومت و نيابت از طرف ذي شرف آن حضرت دارند نسلا بعد نسل، بعضي اسامي آنها مانند موسي - چنانکه در حديث طويل ابن مهزيار است فراجع - برادر آن حضرت و اولاد و نواده مانند قاسم و طاهر و ابراهيم و عبدالرحمن و هاشم وشمس الدين محمد عالم و غيرهم، اين قبيل اشخاص را تکاليفي است معينه ي مخصوصه که استکشاف و استعلام از آن تکاليف و وظايف براي طوائفي که مادون وپست تر از رتبه آنها هستند ثمري ندارد. و لزومي ندارد که از تکاليف آنها کسي استحضار حاصل کند که به آنها عمل نمايد. زيرا که مکلف به تکليفات آنها نيستند، مگر در حوزه و رتبه و درجات آنها داخل شوند که تکاليف آنها تعبير و تبديل خواهد نمود.