سخني با برادران ايماني در سختي و محنت عصر غيبت
اي برادر ديني و ايماني من، بيا قدري از براي يکديگر راز دل گوئيم:
بيا سوته دلان گرد هم آئيم
که قدر سوته دل دلسوته دنو
ما مشتي شيعه را که خداوند تبارک و تعالي در غيبت امام عصر (عجل الله فرجه و سهل مخرجه) خلق فرموده و بدين سبب ما را به معرض امتحان آورده، به موجب حديث ما را غربال نمايند و به محک امتحان درآورند که صادق از کاذب و منافق از موافق و مخالف از موالف جدا شود. چون از روي دقت ملاحظه شوداختبار و امتحان ماها در اين زمان غيبت اشد از امتحان و آزمايش ساير مردم درازمنه ي سالفه مي باشد، از اين جهت است که ثواب و احر ماها هم در اين زمان غيبت، اعظم از اجر و ثواب ساير مومنان و مواليان سائر ائمه هدي (سلام الله عليهم اجمعين) است - موافق نص احاديث که حاجت به ذکر آنها نيست، اميدوارم که خود تو بصيرت داشته باشي - پس در
[ صفحه 19]
اين صورت نمي دانم چرا ماها ابدا در قيد دين و ايمان و متذکر امام زمان خود (ارواح العالمين فداه) نيستيم. آيا معتقد هستيم که امام ما (عجل الله فرجه) اگر چه غائب از ابصار است لکن حاضر در امصار است و ناظر در افکار است، مي بيند آنچه را که به جا مي آوري و مي داند آنچه را که خيال مي کني:
يعلم خائنة الاعين و ما تخفي الصدور.
اگر شک کني در عقيده و محبت و معرفت تو در حق امام قصور و فتور است.
در کتاب «اکمال الدين» روايت شده از اسدي - که راوي توقيع مبارک است - از ابوجعفر محمد بن عثمان عمري (قدس الله روحه) که گفته است:
بي آنکه سوال نمايم، توقيعي از جانب حضرت حجت (عجل الله فرجه) به من رسيد به اين مضمون:
بسم الله الرحمن الرحيم، لعنة الله و الملئکة و الناس اجمعين علي من استحل من اموالنا درهما.
يعني لعنت خدا و ملائکه و تمام مردمان بر کسي از اموال ما يک درهم حلال بداند. اسدي راوي توقيع مي گويد:
به خاطرم چنين خطور کرد که: اين حکم در حق کسي است که يک درهم از مال ناحيه را حلال بداند، نه در حق کسي است که از آن بخورد وليکن حلال نداند. و در نفس خود گفتم که: اين حکم در حق آن کسي که مطلق حرام را حلال بداند جاري است، خواه مال امام باشد و خواه غير آن. اختصاص ندارد به کسي که مال امام (عليه السلام) را حلال مي داند. پس بنابراين مرحجت را بر ديگران چه فضيلت و زيادتي مي باشد؟ پس سوگند ياد مي کنم به آن خدائي که محمد را (صلي الله عليه و آله) به راستي براي بشارت به سوي خلايق
[ صفحه 20]
فرستاد، هر آينه دوباره به آن توقيع نگاه کردم، ديدم که توقيع تغيير کرده و به همان نهج شده که در دل من بود:
بسم الله الرحمن الرحيم، لعنة الله و الملئکة و الناس اجمعين علي من اکل من اموالنا درهما حراما.
يعني لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر کسي باد که از مال ما يک درهم به وجه حرام بخورد.
ابوجعفر محمد بن محمد خزاعي گفته که:
ابو علي بن الحسين اسدي اين توقيع را آورد به ما نشان داد به آن نگاه کرديم و آن را خوانديم.
اين حديث را براي اطمينان قلب شما ذکر کردم، و الا مي دانم که مي داني امام تو (ارواحنا فداه) کمتر از موسي و عيسي (عليهم السلام) نيست که خبر مي دادند آنچه مردم در خانه هاي خود مي کردند و ذخيره ها مي نمودند و مي دانم که مي داني عرض اعمال تو در روز دوشنبه و پنجشنبه ي هر هفته به سيد انبياء و ائمه ي هدي (عليهم السلام) مي شود و آنچه در عرض هفته کرده اي، تمام را به آنها (سلام الله عليهم) عرضه مي دارند. و در اين مطلب هم اميدوارم شکي و ريبي بدل راه ندهي و اين مرتبه و مقام و درجه را براي پيغمبر خود و امامان خود (سلام الله عليهم) بالنسبه به ساير مراتب شئونات ايشان (عليهم السلام) خيلي اندک شماري، که ظرفيت ما و شما از اينها بالاتر نيست. آنچه گفته اند به قدر حوصله و ظرفيت و گنجايش عقل بنده و شما بوده،و الا شئونات و درجات و مراتب عظمت و جلال محمد و آل محمد (سلام الله عليهم اجمعين) مانند بحر است و ظرفيت ما و شما مانند سبو، بديهي است که گنجايش بحر در سبو ممکن نيست، خلاصه،کاري کن که چون امام زمان تو (ارواحنا فداه) از تو غافل نيست، تو هم از او غافل نباشي و مسلم بدان که:
ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد...
[ صفحه 21]
و يقين بدان که رقيب و عتيد هم از جمله ي خادمان و ملازمان و چاکران امام تو است (عليه صلوات الله تبارک و تعالي) و اين نيست الا از کمال تفضل و تفقدي که خداوند تبارک (جل شانه و بهر برهانه) به مواليان تو (عليهم السلام) دارد. چون چنين عقيده اي را خالصا مخلصا از روي کمال اخلاص و خلوص عقيدت دارا شدي، در اين هنگام بايد کمال تشکر و تفاخر را نمائي که خداوند (جل شانه) نعمت عظمائي به تو کرامت فرموده، و بايد هميشه دعا کني که خداوند تو (جل و علا) سلب اين نعمت عظمي را از تو نفرمايد. در اين صورت گمان ندارم که آني و دقيقه اي براي تو تغافل دست دهد که متذکر امام خود (عجل الله فرجه) نباشي. هرگاه بدين مرتبت عظمي و موهبت کبري فايز و نايل شدي، تمام امورات دنيا و آخرت تو به وفق مرام تو خواهد شد و براي تو بعض مقامات و حالات دست خواهد داد که قدر خود را خواهي دانست و آثار و نتايج آن در ظاهر و باطن تو بروز و ظهور خواهد نمود. شايد اندک اندک براي تو مقامي حاصل شود که مافوق تمنا و آرزوي تو بوده و ابدا منتظر آن مقام ومرتبت نبوده و خود را لايق آن مقام نمي دانستي، و از اين فقره تحاشي و استغراب منما که:
ان الله لذو فضل علي الناس ولکن اکثر الناس لايشکرون و لا يعلمون و لايفقهون.